سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        داستان کوتاه
        ارسال شده توسط

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        در تاریخ : شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۰۳:۲۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۷۹ | نظرات : ۰



        مجلس میهمانی بود ؛  پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود ...
        اما وقتی که بلند شد؛ عصای خود را برعکس بر زمین نهاد...
        و چون دسته‌ی عصا بر زمین بود؛ دیگر تعادل کامل و درستی نداشت...
        دیگران فکر ڪردند که او چون پیر شده است ؛ دیگر حواسِ درست و حسابی ندارد و حافظه‌ی خویش را از دست داده و اصلاً  متوجّه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده...
        به همین خاطر صاحب‌خانه با حالتی که خالی از تمسخر هم نبود به وی گفت:
        پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!
         پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:
        زیرا انتهایش خاکی است ؛ نمی خواهم فرش خانه‌ی قشنگ تان خاکی شود.

        مواظب قضاوت هایمان  باشیم...


        برای ڪسی ڪه می فهمد
        هیچ توضیحی لازم نیست
        و
        برای ڪسی ڪه نمی فهمد یا نمی خواهد که بفهمد
        هر توضیحی ، یقیناً اضافه است...
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۵۷۴ در تاریخ شنبه ۳ تير ۱۴۰۲ ۰۳:۲۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2