سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        فردا فراموشت میکنم
        ارسال شده توسط

        یگانه بیات

        در تاریخ : چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۴:۰۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۹۲ | نظرات : ۰

        گاهی اوقات انقد دلم برات تنگ می‌شه که به خدا میگم خدایا! فقط خوابش رو ببینم می‌فهمی من حتی به دیدنت تو‌ خواب ام راضی ام اگه به من بود که باز می‌اومدم به دیدنت اما .... سپردم دست خودش که مارو باز یه جوری سر راه همدیگه بزاره راستی دلبر بی دلم برای اینکه یادم نره چه ماهی رفتی بهمن می‌کشم با این که می‌دونم هیچ حسی بهم نداری پس چرا هنوز مثل دیونه ها دوست دارم
        ...............................................
        تو هیچ‌وقت نمی‌تونی من رو فراموش کنی چون اصلا بهم فکر نمی‌کردی! یه آدمی اینجا داره هر شب عکسات ر‌و می‌بینه و گریه می‌کنه با عکس هات حرف می‌زنه با آهنگی که اولین بار وقتی تورو دید داشت گوش‌ می‌داد می‌دونی دلبر بی دلم من هنوز نه اون آهنگ رو نه اون لباسی که پوشیده بودم روز اولی که دیدمت رو ننداختم دور هر موقع که دلم برات تنگ می‌شه اون لباس رو می‌پوشم و اون آهنگ رو می‌زارم و عکست رو می‌زارم جلوم اون خاطره رو زنده می‌کنم شاید بگن دیونه شدم اما من عاشق اینم که دیونه یه دلبر بی دل باشم اما تو که نمی‌دونی عشق اصلا یعنی چی آخه دلبر مگه تو ام دل داری؟
        ...............................................
        می‌دونی دلبر بی دلم من هنوزم دلم برات تنگ می‌شه ها اما دیگه نمی‌خوام برگردی عکس هات رو پاک کردم اما اون لبخند ات انگار تتو شده پشت چشم هام وقتی چشم هام و می‌بندم می‌بینمت شمارت و پاک‌کردم اما حفظ کردمش هر موقع دلم تنگ می‌شه شمارت رو دوباره سیو می‌کنم و یه دور پروفایل هات رو چک می‌کنم نمی‌دونم مثل یه مریضی می‌مونی اون هم از نوع واگیر دارش هرکسی که درگیر تو باشن دیگه نمی‌تونه ازت دست بکشه مثلا من چند روزی عکس هاتو ندیدم یا حتی کلا بهت فکر نکردم اما دیدم نمی‌شه خیلی سخته فکر نکردن به تو
        ...............................................
        تو اصلا می‌فهمی درد یعنی چی می‌فهمی عشق یعنی چی آخ ببخشید یادم رفت که تو دل نداری بی راه نیست بهت می‌گم دلبر بی دلم تو فقط عاشق کردن رو بلدی عاشقی کردن رو بلد نیستی تو می‌دونی هر شب با یاد تو سر می‌کنم می‌خوام دوستت نداشته باشم اما نمیشه می‌فهمی من می‌خوام فراموشت کنم اما هی می‌گم امروز بگذره فردا فراموشت می‌کنم اما نمیشه می‌فهمی؟؟
        ...............................................
        سلام آقای... خوبین امیدوارم حالتون مثل حال یگانه نباشه امیدوارم که همیشه خوشحال باشید شما منو نمی‌شناسین ولی من شما رو‌ می‌شناسم یگانه زیاد گفته از شما به من وقتی شما نبودید سرش رو روی شونه من می‌زاشت و گریه می‌کرد. می‌خوام درباره یگانه بگم شاید الان یادتون نیاد این دختر رو یه دختری که غریبه نبود اما شد خواستم بگم حال و روزش اصلا خوب نیست هرشب ساعت ها گریه می‌کنه نمی‌خوایید برگردید! خوب شما که قرار نبود بیایید پس چرا امیدوارش کردید این دختر هرشب گلای باغچه منو با اشک هاش آب میده لطفاً بیایید دنبال اش
        با احترام بنده بالشت تخت اش هستم
        ...............................................
        من دلم برات تنگ نشده ولی می‌شه بگی حالت چطوره! دلم تنگ نشده ولی می‌شه عکست رو بزاری پروفایل که حداقل اون ها رو ببینم تا آروم شم! من دلم برات تنگ نشده ولی می‌شه بیای و نگام کنی!؟ دل ام تنگ نشده ها ولی می‌شه صدام کنی و باهام حرف بزنی! آخه تو از کجا می‌دونی که من چقدر ذوق می‌کردم وقتی
        باهام حرف می‌زدی؟ من دلم تنگ نشده ها ولی می‌شه بیای؟ یادته گفتم بدون تو ام میشه زندگی کرد حرف مفت می‌زدم زندگی بدون دیدن تو خیلی سخته لطفاً بیا دنبالم
        ...............................................
         
        ببین چه دوسم داشته باشی چه نداشته باشی اصن واسم مهم نیست من دوست دارم می‌دونین من همیشه می‌رفتم سمتش من میرفتم دنبالش من میدویدم و تلاش میکردم برای رسیدن بهش اما اون... اون همیشه بی تفاوت بود هی از خدا میخواستمش اما... مطمئن ام یه روزی میرسه که برای بودن با من لحظه شماری میکنی و این میشه بزرگترین آرزوت اما اونروز خیلی دیره
         
        _یگانه بیات
        ...............................................
        من دوست اش دارم می‌دونم اون نداره می‌دونم هیچ‌وقت بهم فکر نمی‌کنه می‌دونم نمیاد می‌دونم نمیاد اما من دوستش دارم صبح ها با فکرش پا می‌شم شب ها با فکرش می‌خوابم با فکرش درس می‌خونم با فکرش می‌رم بیرون هی با خودم می‌گم شاید این دفعه اتفاقی دیدم اش! دلبر بی دلم من فکر تو رو ترجیح می‌دم به بودن با خیلی ها من به فکرت ام راضی ام
        ...............................................کی می‌گه عشق قشنگه عشق اصلا هم بنظرم قشنگ نیست اگه عشق واقعی بود و وجود داشت لیلی و مجنون، رومئو و ژولیت ،شیرین و فرهاد، هارلی و جوکر بهم می‌رسیدن اگه عشق قشنگ بود نیمی از آدما ترک مون نمی‌کردن اگه واقعا عشق وجود داشت هیچ حسی دیگ یه طرفه نمی‌شد، اگه عشق قشنگ بود هیچ‌کسی با گریه عکس دلبرش رو نمی‌بوسید، اگه عشق قشنگ بود وضعیت هر شب من گریه کردن نبود،پس بفهمید عشق قشنگ نیس و اصلا وجود نداره
        ...............................................
        یه سری از آرزو ها هست که خیلی مظلوم هستن مثلاً من وقتی بعضی شبا می‌گم خدایا فقط خوابش رو ببینم یا می‌گم یه بار دیگه از نزدیک ببینمش صداشو بشنوم باز هم محو اون چشم هاش بشم فقط یه بار دیگه من انقد عمیق و دیوانه وار دوسش دارم که حاظر بودم تا آخر عمر تو بلاتکلیفی بمونم اما خب.... تو من رو نابود کردی
        ...............................................
        دلبر بی دلم یادته موقعی که یهو سنگ شدی و من واسه نگه داشتن تو خودم رو خورد کردم؟ یادته گفتم یه چیزایی هست که نمی‌دونی یادته چقد دنبالت اومدم، یادته چقد هیچ کاری واسم نکردی یادته با همه بد بودم اما برا تو میشدم مظلوم‌ترین دختر دنیا یادته هرچی گفتی گفتم درسته یادته چقد تلاش کردم برات فقط نمی‌دونم چطور دلت اومد نیای حتی یه بار؟ اما من که روم نمی‌شه رویایی که با تو ساختم رو با یکی دیه زندگی کنم روم نمی‌شه به یه نفر دیگه اونا رو زندگی کنم
         
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۰۷۳ در تاریخ چهارشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۴:۰۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3