کتایون ریزخراتی
بانو "کتایون ریزخراتی" شاعر، نویسنده و کارشناس علوم آزمایشگاهی، زادهی سال ۱۳۵۶ خورشیدی است.
او فعالیت جدی در حوزه شعر را از سال ۱۳۸۲ با کارگاه شعر "منوچهر آتشی" آغاز کرد.
مجموعه شعر "به کسی نگو" این شاعر نامزد جایزه شعر نیما و جایزه شعر زنان (خورشید) شده است.
▪︎کتابشناسی:
- رو به روی هیچکس.
- من و خواهرم.
- سانتهایی برای تینا.
- تسلیت به باد.
همچنین رمان "همزاد" را در سال ۱۳۹۴ به نگارش درآورده، که هنوز در وزارت ارشاد در انتظار مجوز است.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
تعلیق در ثانیهها
از فشردگی به حبابهای خاموش پناه آورده، پیش از آن که تاریخ بپرد
و رگها بر چاقوها دلمه ببندند. دورخیز میکنم
و میپرم از ارتفاع که ناگهان موازی با افق
برگها را می.رقصانَد...
(۲)
میان سر من و شانهی تو
چه جنگها
چه راهها
چه امپراتوریها سقوط کردند.
میان گردن من و شانهی تو
ابدیت لحظهایست که سر بر میگردانی
میگردانی راه را
و گردن در انحنای شانه گم میشود.
(۳)
برایت
دلتنگی عصر پاییز را میفرستم
مثل کلاغهای دم غروب
هیچ جا نیستم
فقط گاهی
یکی از پرهایم میافتد.
(۴)
من و خواهرم
از خیابان رد میشدیم
مادرم
ماهی ظهر عید را سرخ میکرد
پدرم جا کفشی را مرتب میکرد
پسرم دستهای پدرش را میکشید
آنها دو برادر بودند
من و خواهرم
عاشق یکی از آنها شدیم
ماهی سرخ شد
و کفشها واکس خورده و براق
پسرم
پدرش را در نقاشی جا گذاشت
قلب خواهرم شکست
کنار من
به آن طرف خیابان که رسیدیم
هنوز هر دو
تنها بودیم.
(۵)
برایت
دلتنگی عصر پاییز را میفرستم
مثل کلاغهای دم غروب
هیچ جا نیستم
فقط گاهی
یکی از پرهایم میافتد.
(۶)
خودم را به رویا تسلیم میکنم
همانگونه که به تو تسلیم کردم
در آن غروب
یا سپیده دم
که انگار همین دیروز بود…
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)