سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    حشمت‌الله دولتشاهی
    ارسال شده توسط

    سعید فلاحی

    در تاریخ : چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۰۴
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۶۸ | نظرات : ۲

    حشمت‌الله دولتشاهی
     
    حشمت‌الله دولتشاهی ملقب به حشمت‌السلطان (۱۲۸۳ در کرمانشاه - ۱۳۵۹) نویسنده، فیلسوف متأله و پژوهشگر  دینی اهل ایران بود. دولتشاهی از نخستین نواندیشان دینی در ایران بود و نظریه‌پرداز مکتب وحدت نوین جهانی  به شمار می‌آمد. دولتشاهی در آثارش نگرشی نوین به دین، علم و متافیزیک عرضه کرد و کوشید تا میان دین و علم مدرن پیوند نوینی برقرار کند.
    او در خانواده‌ای از خاندان دولتشاهی قاجار به دنیا آمد. پدرش "محمدصادق میرزا" نام داشت و از نوادگان محمدعلی‌میرزا دولتشاه بود. او در تأسیس «انجمن تبلیغات اسلامی نور دانش» مشارکت داشت که بعداً به «وحدت نوین اسلامی» و سپس «مکتب وحدت نوین جهانی» تغییر نام داد.
    حشمت‌الله دولتشاهی نظریه‌پرداز اصلی و نویسندهٔ مهم‌ترین کتاب‌های «مکتب وحدت نوین جهانی» و به همین دلیل از او با نام «رهنمون» یاد می‌شود. او به همراه "عطاالله شهاب‌پور" و "علی‌اشرف کشاورز" اعضای بنیانگذار این انجمن‌ها به شمار می‌آیند که او از سال ۱۳۵۲ کلاس‌های «مکتب روحی و تطهیر اخلاقی» را در مرکز تبلیغ و انجلای این انجمن در مکان تالار دیدار وحدتیان در میدان هفت حوض نارمک برگزار می‌کرد.
     
    - نمونه شعر:
    دم فروبند و با ادب می‌باش      
    درک کن علم و مکتسب می‌باش
    نور دانش به این جهان تابد       
    بهر کسبش تو در طلب می‌باش
    جلوه‌گر در صحایفش مشهود       
    عاشق علم و فضل ربّ می‌باش
    کسب دانش فریضه‌ای باشد            
    با زن و مرد با حسب می‌باش
    گر تو نادان شدی نداری قدر      
    در شرافت ثمین ذهب می‌باش
    دین و دانش نباشدش نادان                
    در دیانت ملک لقب می‌باش
    دین و دانش به هم شود پیوند         
    وحدت و صلح را سبب می‌باش
    حکمت و دین ترقی بشر است    
    دین حق را تو منتخب می‌باش
    شادی و عزّت جهان به صفاست
    آدمی مهر و باطرب می‌باش
    گر تو را نیست راه و رسم خدا      
    زندگی ضیق و در تعب می‌باش
    «حشمت» از فیض و لطف یزدانی
    شکر گوید تو ملتهب می‌باش
     
     
    جمع آوری: سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
     
     
    منابع
    - کانون‌های فرهنگی مبارزه با بهائیت از ردیه‌نویسی تا مناظره، نوشتۀ فتاح غلامی، نوشته‌شده در روزنامۀ جام جم، چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳، شماره ۴۱۱۸.
    - سلطانی، محمدعلی. ۱۳۸۱. جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، جلد اول، تهران: مؤسسهٔ فرهنگی نشر سها، چاپ سوم.
    - یوسفی، فرشید. ۱۳۷۰. باغ هزار گل: تذکرۀ سخنوران استان کرمانشاهان، تهران: فرهنگخانۀ اسفار، چاپ اول.

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۰۱۷۹ در تاریخ چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۰۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    درویش حسین ندری
    پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۴
    درود ها عالی بود
    جناب فلاحی
    🌹🌹🌹🌹🌹
    بهنود کیمیائی
    جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۴۳
    عالی
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست
    افسانه نجفی

    ت ااا میان من و تو ااا همیشه ما ااا می لنگید
    میر حسین سعیدی

    مرا بی خود شدن در دل به خود نیست ااا چو بینم ماه نو من دیگرم کیست ااا چو مستی آید از هر پیچش مو ااا نگه بر آسمان و مه چه نیکیست

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1