صفحه رسمی شاعر عباس یزدی (طوفان)
|
عباس یزدی (طوفان)
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۳۶ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۹ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۵۲۱ |
تا کنون 57 کاربر 123 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: شاعر کسی است که قلب شیشه ای دارد و نگاه مهربان او
به نامحسوسات بیش از محسوسات ست
مهربانی می کند ولی بیشتر از آن را واپس میجوید
به دیروز بیشتر از فردا توجه دارد
در مقابل دیگران کمتر اشک میریزد اما بسیار اشک میریزد
و....
|
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
هرگز درخت کهنه از
طوفان نلرزد
سازد تبر از جنس خود گر تیره بختی ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۷۶۲۶ در تاریخ جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۱۹
نظرات: ۱۲
|
|
شبم از وسوسهٔ وصل تو پایان نگرفت
روزگارم پس از آن دلُهره سامان نگرفت ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۶۹۲۷ در تاریخ چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۵۳
نظرات: ۱۲
|
|
من عاشق لعل توام ای در درخشان
از پرده برون آی و کمی زلف بیفشان
...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۸۸۳۴ در تاریخ جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۵۱
نظرات: ۲۶
|
|
پدر یعنی دو دست پینه بسته ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۶۵۲۹ در تاریخ چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۱:۰۵
نظرات: ۲۷
|
|
لرزش عرش خدا از ناله های مادر است ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۵۹۵۲ در تاریخ سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۵ ۱۶:۰۵
نظرات: ۱۹
مجموع ۲۲۷ پست فعال در ۴۶ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر عباس یزدی (طوفان)
|
|
انسان موجودی است جسمانی - روحانی که هریک از این ابعاد دارای دو نوع نیاز عمده هستند با این حساب نیازها و تمایلات انسانی چهار وجه عمده دارد... بعد جسمانی دو نیاز عمده دا
|
|
پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱ ۱۲:۰۰
نظرات: ۹
|
|
میگویند پسری در خانه خیلی شلوغکاری کرده بود. همهی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم دا
|
|
شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ ۰۳:۴۵
نظرات: ۴
|
|
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. وی پس از مشاوره
|
|
دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱ ۱۵:۳۵
نظرات: ۵
|
|
روزی روزگاری یک هیزم شکن خیلی قوی برای کار سراغ یک تاجر الوار رفت تاجر او را استخدام کرد. و دستمزد خوبی برایش تعیین کرد و همچنین شرایط کاری بسیار خوب بود. بنابراین هیزم شکن ما تصمیم
|
|
چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۱ ۲۲:۴۵
نظرات: ۲
|
|
جنایت کاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی، با لباس ژنده و پر گرد و خاک و دست و صورت کثیف، خسته و کوفته ، به یک دهکده رسید. چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود. او جلوی
|
|
چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۱ ۱۲:۵۹
نظرات: ۵
مجموع ۵۸ پست فعال در ۱۲ صفحه |