سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

جمعه ۳۱ فروردين

صفحه رسمی شاعر فضل الله آبشنگ متخلص به شاعر روستا دوست


فضل الله آبشنگ متخلص به شاعر روستا دوست

فضل الله آبشنگ متخلص به شاعر روستا دوست



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۱ مهر ۱۳۷۴

برج تولد:

 سنبله

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
سه شنبه ۳ آذر ۱۳۹۴

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
شهر لیکک استان خوزستان

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۱۷
تا کنون 13 کاربر 22 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱


اشعار ارسال شده


صبر من همانند کوه نیست هیچ کس دارای این شکوه نیست امروز درمیان جمع تنهایم بهتراست که با خود ب ...
ثبت شده با شماره ۴۲۴۹۵ در تاریخ پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴ ۲۳:۳۵    نظرات: ۴

ای مادر ای نفسم ای مادر ای همه کسم من شوم قربان دودست ناز ت چون هرشب میبینم راز نیازت  ...
ثبت شده با شماره ۴۲۴۶۳ در تاریخ چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴ ۲۲:۳۵    نظرات: ۶

لباس آراسته از فضل الله آبشنگ دیروز درسیاهی با یک بی  ...
ثبت شده با شماره ۴۲۴۲۷ در تاریخ سه شنبه ۳ آذر ۱۳۹۴ ۲۲:۲۶    نظرات: ۹

مجموع ۱۳ پست فعال در ۳ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر فضل الله آبشنگ متخلص به شاعر روستا دوست


شکست تو زمانی که دست از تلاش بکشی همه زنده اند مگر کسانی که اثری ازخود باقی نگذاشتند دنیا آن قدر بزرگ است که عمرتو کفاف شمردن روز های آن را نمی کند بیشتر از آنکه عیب های دیگران را می بینی عیب های خویش
شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴ ۲۰:۳۹    نظرات: ۳

در روستایی مردمی زندگی میکردند که مخارج زندگی خود راه از راه شکار به دست می آورند درمیان این مردم خانواده ای بود دارای سه فرزند دختر مادر دخترها به علت بیماری از دنیا رفت پس از مدتی پدر خانواده بخاطر
جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ ۰۰:۰۱    نظرات: ۱

در زمانی نه چندان دور دو بلبل نر ویک جغد دانادربیشه ای زندگی میکردنداین دوبلبل ازهمان دورانی که جوجه بودند باهم بزرگ شدند وبعد ازچند وقت هر کدام برای خود تشکیل خانواده داده اند یک سال به علت خشک شدن چ
شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۲۱:۲۴    نظرات: ۰

درزمان قدیم دو قوم نزدیک هم زندگی میکردند وهمیشه باهم به قشلاق وییلاق می رفتنددرمیان این دوقوم دو نفر عاشق هم شدندزمانی که این دوعاشق هم شدند دوقوم درقشلاق بودند وبزرگان قوم گفتند که عروسی آن دورا دری
جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ ۱۷:۱۲    نظرات: ۰
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1