صفحه رسمی شاعر ش سپیده ی صبح
|
 ش سپیده ی صبح |
تاریخ تولد: | بدون اطلاعات |
برج تولد: |  |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | بدون اطلاعات |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۴ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۳۹۸۱ |
| تا کنون 166 کاربر 559 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
|
پیوست به شعر قبلی فقط برای تو البته با تغییر زیاد ، و با سپاس از بزرگواران : بانو تینا و نیره ، وج ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۰۷۶۸ در تاریخ سه شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۴ ۲۳:۱۶
نظرات: ۶۸
|
|
|
تقدیم به همه ی کسایی که دلتنگ دوران مدرسه هستن، هرچه کردم نشد که پشت سر هم نیاد :( ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۰۶۷۷ در تاریخ شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ ۰۱:۵۳
نظرات: ۳۵
|
|
|
حرف های خام دیگه .... یاد اوری: راستی وقتی کسی می گوید بر ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۰۶۰۴ در تاریخ چهارشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ ۰۱:۳۷
نظرات: ۴۸
ثبت شده با شماره ۴۰۵۲۹ در تاریخ يکشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ ۰۱:۰۲
نظرات: ۵۴
|
|
|
حرفهای نشُُسته خیالات ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۰۲۵۳ در تاریخ پنجشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۴ ۰۳:۵۷
نظرات: ۱۱۴
| مجموع ۴۰ پست فعال در ۸ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر ش سپیده ی صبح
|
|
|
![]()
به نام خدا
بعضی چیزها ،بعضی آرزوها بعضی خواسته ها ... دیگر برای ادم مهم نیست
بی تفاوت از کنارشان ارام می گذرد .
نهایتش قطره اشکی در چشمش حلقه می زند و م
|
|
سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۴ ۱۰:۵۱
نظرات: ۱۲
|
|
|
![]()
چقدر خوب می شد ، ادم هروقت دلش میخواست چشمانش را ارام می بست .....بعد هر وقت حوصله زندگی کردن داشت اراده می کرد و بلند می شد ، شاید تنبل ترین بودیم در زندگی! یا حداقل مثلا 5 بار در طول هر سال می توانس
|
|
دوشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ ۰۴:۱۲
نظرات: ۱۶
|
|
|
![]()
به نام خداوند بخشنده مهربان
کوتاه مینویسم
گاهی مشکلاتی پیش می آید در کارت ،در خانواده ،میان دو نفر ....
گاهی باید کمی به عقب برگردی ،بایستی ،به دور و اطراف نگاه کنی و
|
|
پنجشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۴ ۲۰:۳۵
نظرات: ۱۱
|
|
|
![]()
به خداوند بخشنده مهربان
بعضی وقت ها ادم چقدر دلش می گیرد ، کم می اورد از آن کم اوردن ها که دوست دارد خودش را در گوشه ای پرت کند.
و خودش هم سراغ خودش را نگیرد ....
&nb
|
|
چهارشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۴ ۱۸:۴۶
نظرات: ۹
|
|
|
![]()
به خداوند بخشنده مهربان
بعضی وقت ها ادم چقدر دلش می گیرد ، کم می اورد از آن کم اوردن ها که دوست دارد خودش را در گوشه ای پرت کند.
و خودش هم سراغ خودش را نگیرد ....
&nb
|
|
چهارشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۴ ۱۸:۲۷
نظرات: ۷
| مجموع ۱۳ پست فعال در ۳ صفحه |
