صفحه رسمی شاعر لیلا خیشاوه
|
لیلا خیشاوه
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۳۶۷ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | پنجشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۴ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بوشهــر |
علاقه مندی ها: | ویلن ... شعر .. داستان نویسی |
امتیاز : | ۱۹ |
تا کنون 13 کاربر 31 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
حس می کنم پاییز را در خش خش برگ هایش .. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۰۴۷۰ در تاریخ جمعه ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ ۰۳:۵۵
نظرات: ۸
|
|
دشتی میـانِ دلِ درد ناک،شکوفه بـارون شد .. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۹۹۲۷ در تاریخ جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ ۱۸:۴۵
نظرات: ۱۳
|
|
زندگی حس قشنگی ست مثل دیدن پروانه رو دستت .. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۹۵۱۳ در تاریخ جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۴۳
نظرات: ۸
|
|
راهـم شـده زیـن پـس وصلـه غٌربـت .. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۹۱۹۶ در تاریخ سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۴۳
نظرات: ۳۵
|
|
از حرفهایش حس می چکد حسـی شبیه بـاران .. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۹۰۹۵ در تاریخ جمعه ۲ مرداد ۱۳۹۴ ۱۶:۳۰
نظرات: ۱۱
مجموع ۱۲ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر لیلا خیشاوه
|
|
تو یکی از روزهــای گرم تابستون تصمیم گرفتم قدمی بزنم کتونی و از جا کفشی برداشتم و خاک های روشو با دستم تمیز کردم .. نمیدونم چرا فیکس پام نبود .. اوه فراموش کرده بودم اون کتونی برای سال ها پ
|
|
شنبه ۲۰ تير ۱۳۹۴ ۰۶:۱۶
نظرات: ۵
|
|
توی یکی از تابستان های گرم جنوب در یک محله ی فقیر نشین، وقتی که زمین مثل کوره داغ و آتشین شده بود بچه ها با پاهای برهنه روی سنگ های کوچک می دویدند و گرگم به هوا بازی می کردند .. اونا لباس ه
|
|
سه شنبه ۱۶ تير ۱۳۹۴ ۰۲:۳۳
نظرات: ۳
|
|
سـرد بود و مه آلود ! چشم چشم و نمیدید ولی مورچه ها در حال بار زدن بودن .. کمی اونور تر پیرمردی نفس نفس میزد و اطرافش پٌـر از خورده برنج بود کمکش کردم و از زمین بلند شد روی تکه سنگی نشست و بی هوا
|
|
جمعه ۱۲ تير ۱۳۹۴ ۰۶:۲۴
نظرات: ۵
مجموع ۱۳ پست فعال در ۳ صفحه |