صفحه رسمی شاعر رضا محمدی (شب افروز)
|
رضا محمدی (شب افروز)
|
تاریخ تولد: | دوشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۴۸ |
برج تولد: | |
گروه: | شاعران کلاسیک |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۹ | شغل: | کارمند |
محل سکونت: | تهران -تهرانپارس -فلکه سوم خیابان 194غربی |
علاقه مندی ها: | علاقمند به اشعار کلاسیک عرفانی |
امتیاز : | ۲۶۳ |
تا کنون 113 کاربر 312 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
دلیل هرچه که گفتم تو بوده ای ، آری
برای آنکه برایم همیشه بسیاری
...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۴۸۴۶ در تاریخ پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۲ ۲۲:۳۰
نظرات: ۱۷
|
|
من به چشمانت استخاره کنم
فرصتی خواهم و دوباره کنم
در دلم روز و شب تو می باشی ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۴۵۱۵ در تاریخ چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ ۲۰:۳۱
نظرات: ۲۳
|
|
لحظاتی که با خودم هستم
منتظر می شوم بیائی تو ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۴۴۶۸ در تاریخ سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ ۱۸:۱۵
نظرات: ۱۹
|
|
شاید این بار آخرین بار است
بی تو بودن همیشه دشوار است
...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۴۱۴۵ در تاریخ يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ۲۲:۰۶
نظرات: ۲۴
|
|
آن طرف تر ز خیالم هستی
تو همان حد کمالم هستی
...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۴۱۰۳ در تاریخ شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۲ ۲۱:۰۸
نظرات: ۱۷
مجموع ۳۶۰ پست فعال در ۷۲ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر رضا محمدی (شب افروز)
|
|
چمدان آیتالله بهجت چه بود؟ کد خبر: ۱۱۲۸۵۸ ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۸ حجتالاسلام علی بهجت ضمن اشاره به شاخصترین ویژگیهای پدر خویش، از سرنوشت نامعلوم چمدانی س
|
|
دوشنبه ۲ آذر ۱۳۹۴ ۲۰:۴۳
نظرات: ۰
|
|
منابع تاریخی، تعداد مشهور شهدای کربلا را 72 نفر عنوان میکنند اما در عین حال، برخی دیگر تعداد شهدا را حتی تا 155 نفر هم ذکر کردهاند. حجتالاسلام سیدمحمود طباطبایینژاد،
|
|
جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴ ۰۳:۳۳
نظرات: ۱
|
|
از عزیزانم تقاضا دارم مطلبی بر مطلوب بیفزایند تا حق مطلب اداء شود مهربانم مهربانی کار توست چشم ما در حسرت دیدار توست رخنمودی از محبت می کشی این هم از زیبائی پندار
|
|
شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۸
نظرات: ۴۲
|
|
آقا جان این روزها دلم میگیرد وقتی چادر مشکی ام را به سر می کنم و در خیابان راه میروم چقدر غریب به نظر میرسم چقدر سنگین است نگاه ها انگار از کره ای دیگر آمده ام . آقا جان نبینم اشکهایت را &hellip
|
|
پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۲۳:۳۰
نظرات: ۰
|
|
طبق معمول هر سال آ ش نذری به پا بود عمه سکینه خاله رقیه دائی عزت یعنی خانواده کور وکچلا ریخته بودن تو خونمون وهر کی هم یه ظرف بزرگتر از خودش آورده بود ننه زینت هم بالا سر آش وایستاده
|
|
دوشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۴ ۲۳:۳۰
نظرات: ۳
مجموع ۱۱۶ پست فعال در ۲۴ صفحه |