سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)


عبدالله خسروی (پسر زاگرس)

عبدالله خسروی (پسر زاگرس)



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۰۰

برج تولد:

برج حوت

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۱

شغل

:
نویسنده و روزنامه نگار

محل سکونت

:
ایلام

علاقه مندی ها

:
ادبیات -موسیقی وسینما-سفر وکوهنوردی

امتیاز

:
۶۰
تا کنون 90 کاربر 200 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
با سلام ...امیدوارم بتوانم با نوشته هام لحظات باارزشی را برایتان به ارمغان بیاورم

اشعار ارسال شده


یکسال گذشت از مرگ پارسال و دیشب زیر نور ماه دردت را باز گریستم آزادی ...
ثبت شده با شماره ۶۶۸۰۶ در تاریخ شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۵۶    نظرات: ۱۰

وقت آن رسیده بعضی واژه ها را غلط نوشت ...
ثبت شده با شماره ۵۳۳۵۰ در تاریخ جمعه ۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹    نظرات: ۳

تا اینکه آمد ابری از دوردست ها ...
ثبت شده با شماره ۴۹۸۱۰ در تاریخ دوشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۵ ۱۹:۵۲    نظرات: ۴

وقت آنست رگ ظلم را زد ...
ثبت شده با شماره ۴۷۹۴۸ در تاریخ جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸    نظرات: ۶

نیمه های شب دلم پر میشود از خیال ...
ثبت شده با شماره ۴۷۷۹۱ در تاریخ يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۲۱    نظرات: ۴

مجموع ۲۰۴ پست فعال در ۴۱ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)


 در شهر سایه ها نمیشود با کسی محرم شد .. این روزها برای فرار از تنهایی ها در شلوغی کاذب خیابان ها دیروزم را گم میکنم  .. این قصه نیست روایتی ساده از دلتنگی ست .. بگذار صادقانه بگویم عشق را ب
چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۳ ۰۱:۲۷    نظرات: ۶

به تو که فکر میکنم انگار دستی درونم را با عطری آسمانی معطر میکند .. بغض هایم دیگر بهانه دارند .. این بغض از درد نیست .. از دلتنگی و شوق بودن تو در هوای دل آواره و تنهای من است .. انگار احساسی شیرین در
شنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۳ ۲۳:۵۱    نظرات: ۵


آسمان روزگارش سیاه و دلتنگ است .. بوی غم و درد فضای اتاق را در بر گرفته و احساس تنهایی در خیالش حکم میکند .. یک فنجان چای تلخ و سیگاری بر لب و خیالی آشفته دارد .. هنوز از جوانی اش چند روزی مانده
پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۳ ۱۶:۰۷    نظرات: ۴

پرده بیرنگ سکوت همه جا هست .. انگار مثل قدیم ها داروغه در شهر است و یا حرف زدن هم هزینه میخواهد .. آدمهای این روزگار از با هم بودن میگریزند و ترجیح میدهند با خودشان راه بروند و خیالبافی کنند .. انگار
يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۳ ۰۱:۲۱    نظرات: ۸

در شهری که بانک ها قشنگترین ساختمانها را از آن خود کرده اند مردمش از فقر درد می کشند .. این شهر زیر بار درد رنگ ماتم گرفته است .. از دیوارها و نگاه آدمها غم میبارد .. بیهوده نیست چهره ها پر از چین وچر
چهارشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۳ ۰۱:۲۲    نظرات: ۵
مجموع ۱۳۵ پست فعال در ۲۷ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1