صفحه رسمی شاعر محمد نیما احمدی
|
محمد نیما احمدی
|
تاریخ تولد: | جمعه ۲۳ آذر ۱۳۸۰ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ | شغل: | نویسنده |
محل سکونت: | سنندج |
علاقه مندی ها: | ادبیات_تاریخ |
امتیاز : | ۲۳ |
تا کنون 34 کاربر 104 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: احساسی با دستان آلوده به شعر 💚 |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
🤍
یه روزی نوشته بودم…!
(خالق من! تا به من از عشقت نچشاندی، از این جهان نبرم! تشنه نبرم…!)
ل ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۹۲۰۵ در تاریخ چهارشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۲ ۲۰:۱۵
نظرات: ۷
|
|
از ترس تو ای شب...
نفس کشیدن چه دشوار است!
سایه ها مثل روح های مرده بر در ودیوار می دوند
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۵۵۱۹ در تاریخ جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ ۱۳:۱۲
نظرات: ۱
|
|
نه. تنهایی را گریز نیست.
ما از لحظهی بریدن بند ناف تنهاییم.
...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۴۸۶۳ در تاریخ شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۳۳
نظرات: ۳
|
|
نگات پر از بهونه ی رفتنه...
...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۳۶۷۲ در تاریخ سه شنبه ۲ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۲۰
نظرات: ۷
|
|
عاشقَت بودم ولی داشتنَت قسمت نشد ،
پشت این چشمانِ سرکِش ، اشکِ من پنهان نشد ... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۲۸۴۹ در تاریخ دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۴۲
نظرات: ۳
مجموع ۱۵ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر محمد نیما احمدی
|
|
من از قلم، به خدا رسیدم…! همیشه وقتی مینویسم، انگار نور خدا رو حس میکنم…! انگار که اون لحظه، لایق تابش شدم…! همیشه فکر میکنم بهترین پیشکشِ عاشق، به معشوق، آزا
|
|
پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۲ ۰۳:۳۹
نظرات: ۷
|
|
دلم را بدست رویایی سپرده بودم که مرا در خیال باطل پندارهایم غرق در پشیمانی کرد. روزهای عاشقی ام را با امیدی که فقط من برای تداعی آرزوهایم بر فراز بودنمان پرواز می کردم را به تاریخ رقم نخورده ام خ
|
|
يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۲۷
نظرات: ۰
|
|
🦋✨ 𝓲𝓷 𝓽𝓱𝓮 𝓷𝓪𝓶𝓮 𝓸𝓯 𝓰𝓸𝓭 [زندگی_قبلی]🌱 . آدم ها اگر میتوانستند زندگی قبلی داشته باشند؛ آن وقت من مطمئن میشدم که تورا در زندگی قبلی ام دیده ام. آخر مگر میشود یک نگاه اینقدر آشنا؛ی
|
|
پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ ۰۳:۴۲
نظرات: ۰
|
|
مه رۆ ببه به چاره نووسی خۆشیه کانم مه رۆ ببه بە ده رمانی ناخۆشیه کانم مە رۆ ببه به عه شقی ناو چاوە کانم مه رۆ ب
|
|
چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۷:۳۹
نظرات: ۰
|
|
#دلنویس از دور دست بعید آمده ام آنجا که به کلمات احتیاجی نیست از کنار آبگیر آینه گذشته ام آنجا که ماهیان در زلالی آب حل میشدند ، از زیر سقف مهتاب با بد
|
|
پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۰۸
نظرات: ۱
مجموع ۶ پست فعال در ۲ صفحه |