سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        داستان کوتاه :مترسک\
        ارسال شده توسط

        صابرخوشبین صفت

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ۰۴:۰۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۷۸ | نظرات : ۹

        داستانک : "مترسک" پتو را کنار انداخت و نگاهی به ساعت اتاق انداخت . ساعت 5صبح بود . دراز شد که بخوابد ولی سرو صدایی که از بیرون می آمد او را متوجه خود کرد . خیلی خسته بود . با بی حوصلگی بلند شد و به سمت پنجره رفت . پرنده های زیادی بالای مزارع جالیزارش چرخ می زدند . چوبدستی اش را به دست گرفت و به سرعت به سمت جالیزار راه افتاد . نزدیکیهای جالیزار ، یک لحظه ایستاد و به سر و روی خود زد . خدای من چه شده است ؟ پرنده ها چرا اینجا را به این حال و روز در آورده اند ؟ و صدایش را بلند کرد و مرتب ناسزا می گفت . از آن همه خیار و خربره چیزی نمانده بود . انگار پرنده ها آنجا را جارو کرده بودند . هیچ چیز نمانده بود . یک لحظه نگاهش به مترسک وسط مزرعه افتاد . باد به سر و رو و دست و پاهایش می خورد و انگار داشت می خندید . با دیدن این صحنه دیوانه شده بود . چوبدستی اش را محکم به دست گرفت و با عصبانیت به سمت مترسک رفت . انگار تمام تقصیرها ، گردن مترسک بود . روبرویش ایستاد و مثل کسی که متهم بود ، نگاهش کرد . فریادی از ته گلو زد و به سمتش رفت و چوبدستی اش را بلند کرد که بر سر و رویش بکوبد . چند قدمی اش ایستاد . انگار پشیمان شده بود . بر گشت و به سمت خانه رفت . به آشپزخانه رفت و بعد از برداشتن کبریت و مواد آتش زا ، دوباره به سمت مترسک راه افتاد . نزدیک که رسید مواد آتش زا را به سر و رویش ریخت و بلافاصله کبریت زد و آن را به سمت مترسک گرفت . مترسک آتش گرفت و او در حالی که دیوانه وار می خندید ، فریاد زد : "بسوز بدبخت ، بسوز " پایان صابر خوشبین صفت 15تیر1395

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۷۱۶ در تاریخ چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        شنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۷ ۰۴:۰۹
        ´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*

        ✍ رسول مهربانی...

        سلام ای آفتابِ ملکِ ایمان!
        رسولِ خوبِ دینِ پاکِ یزدان!
        🌹
        وجودت، آیه‌ی شور و سرور است،
        درونِ سوره‌های نابِ قرآن...
        🌺
        خداوندِ بزرگِ و مهربان هم،
        به نامت می‌خورد، سوگند، ای جان!
        🌹
        شکوهِ آسمان‌ها و زمینی،
        میانِ قلبِ پرآشوبِ دوران...
        🌺
        وَ قلبِ مهربانی و محبّت،
        دمادم، بسته با مِهرِ تو پیمان...
        🌹
        چه نام دلنشینی هست، وقتی،
        صدایت می‌کند، احساس انسان!
        🌺
        محمّد (ص) یا رسول‌الله، گشته،
        سرود قلب احساسات و، وجدان!
        🌹
        در این دنیا، به هرجا، جانِ خسته‌ست،
        به ذکرِ نامِ تو، از غصّه رسته‌ست...
        🌺
        شفابخشِ دلِ جان‌های خسته‌ست،
        همین نامی که بر، دل‌ها نشسته‌ست...
        🌹
        ستوده گشته‌ای، در آسمان‌ها؛
        ستوده گشته‌ای، تا بی‌کران‌ها...
        🌺
        معمّای محبّت هست، نامت...
        شکوهش، بی‌شمار است این، مقامت...
        🌹
        تو را، اوّل نموده خلق، خالق؛*
        تو‌ ای، آخر رسولِ خوبِ سبحان!
        🌺
        تویی، فرمانروای هر پیمبر؛
        وَ آئینت نمود اِکمالِ ادیان...
        🌹
        الهی، دینِ تو، پاینده بادا!
        به همواره؛ وَ تا، پایانِ دوران...
        🌺
        زهرا‌ حکیمی بافقی (الف_احساس)
        ´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*
        *سلام!*
        ۲۵ فروردین ماه ۹۷:
        🌺عید مبعث حضرت محمد (ص) مبارک باد!🌺
        🌺روز بزرگداشت عطار نیشابوری گرامی باد!🌺
        ¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•*´¨*
        صابرخوشبین صفت
        صابرخوشبین صفت
        شنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۷ ۰۶:۲۲
        سلام و درودها
        به شاعره ی توانا و زیبانگار
        بانو الهه ی احساس
        ........
        سپاس از شما
        روز بزرگداشت شیخ بزرگ نیشابور را به همه ی شاعران تبریک می گویم .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ۱۲:۱۰


        درود ها خندانک خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        صابرخوشبین صفت
        جمعه ۲۴ فروردين ۱۳۹۷ ۱۵:۴۹
        سلام استاد
        درودها بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ۲۱:۵۱
        بسوز بدبخت

        تصویرگرا و درگیر کننده
        استادانه و ماهرانه (حشو شد) خندانک
        ممنونم خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        صابرخوشبین صفت
        جمعه ۲۴ فروردين ۱۳۹۷ ۱۵:۵۰
        سلام و درودها
        خدمت جناب رمضانی عزیز
        سپاس گرامی
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ۲۳:۳۰

        سلام و عرض ادب استادخوشبین صفت عزیز
        همچون همیشه موفق و پیروز باشید
        در پناه الطاف پروردگار هستی بخش


        صابرخوشبین صفت
        صابرخوشبین صفت
        جمعه ۲۴ فروردين ۱۳۹۷ ۱۵:۵۲
        سلام و درودها
        خدمت دوست و برادر زیبانگارم
        جناب رفیعی عزیز
        برقرار باشید .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3