قسمت دوم
۳– بيماری:
اين عامل در مورد اعتياد به ترياک صدق ميکند. براساس يک باور غلط و عادت ديرين، مردم ما در مواجهه با بيماريهای مختلف به ترياک پناه ميبرند. پس از اتمام دوره بيماری و رفع آن چيزی که باقی ميماند بيماری ديگريست بنام اعتياد. البته استفاده از ترياک بعنوان يک داروی موثر، اختصاص به ايرانيان ندارد و در ميان ملل ديگر هم در گذشته رايج بوده و ترياک از جانب پزشکان تجويز می شده است. با گذشت زمان و پيشرفت علم پزشکی، از طرفی ماهيت بسياری از بيماريها مورد شناسائی قرار گرفتند و از طرف ديگر داروهای بسياری کشف شدند. درنتيجه، رفته رفته استفاده بيمورد از ترياک منسوخ گشت. متاسفانه در کشور ما چنين نشده است و هنوز هم درصد قابل توجهی از مردم، در مواجهه با برخی بيماريها و اختلالات، بجای مراجعه به پزشک از ترياک استفاده ميکنند. سردرد، بيماريهای روماتيسمی، آرتروز مفاصل و اعمال جراحی (تسکين درد بعد از عمل) اختلالات روحی (همچون افسردگی) مشکلات پيری و سالخوردگی (که در حيطه طب سالمندان قرار دارد) از جمله اين بيماريها و اختلالات ميباشند.
۴- عدم توجه و کنترل والدين:
دوره نوجوانی و بلوغ يکی از مراحل مهم و مخاطره آميز در رشد آدمی محسوب ميشود که اگر با نظارت صحيح والدين صورت پذيرد ميتواند سرنوشت خوشايندی برای شخص بهمراه داشته باشد معمولا در اين دوره اولين تماس با مواد مخدر ميتواند روی دهد قبل از آن و در دوران کودکی شرايط بگونه ايست که نه کودک تمايل چندانی به مصرف ماده ای ناشناخته دارد و نه ديگران چنين موقعيتی را فراهم ميکنند ولی غرور نوجوانی وقتی با محيط نامناسب آميخته ميشود، چنانچه مربی و کنترل کننده عاقل و دلسوزی وجود نداشته باشد، ميتواند نوجوان را به ورطه اعتياد و بدتر از آن بکشاند. برداشت من اين است که بين نوجوانان ما و والدين فاصله افتاده است. دلايل اين فاصله متعددند و باين بحث مربوط نميشوند. ولی ميتوان به رشد سريع تکنولوژی و دانش بشری از يک سو و پايين آمدن سطح درآمدها و فقر از سوی ديگر اشاره کرد( البته بعنوان يک عامل از عوامل متعدد) . نوجوانی که سطح سوادش بالاتر از والدينش ميباشد، نوجوانی که در اطراف خود و يا از طريق ماهواره و اينترنت، پيشرفت زندگی انسانها را ميبيند و درميابد که والدينش از برآورده کردن نيازهای معقول و نامعقول او عاجزند، با آن غرور کاذبی که دارد و البته طبيعی هم ميباشد اهميتی به نظر والدين خود قائل نميشود. پدری که قبل از طلوع آفتاب از خانه خارج ميشود و نيمه شب برميگردد کی نوجوانش را ميبيند که بتواند او را کنترل و راهنمائی کند. البته اينها نمونه هايی کوچک ميباشند و دلايل بسيارند.
۵ – نقص قوانين:
۶ يا ۷ سال پيش بيماری داشتم که بجرم قاچاق چند کيلو ترياک دستگير شده بود و دوران محکوميت خود را سپری ميکرد. بگذريم از اينکه ايشان در زندان گرفتار اعتياد ميشوند. همين شخص در دوران مرخصی خود که جهت درمان پيش من آمده بود، مجددا ۱۴ کيلو ترياک قاچاق ميکند و دوباره دستگیر ميشود. حدود ۳ سال پيش، پسر اين آقا جهت درمان اعتياد خود به من مراجعه کردند و من از طريق ايشان مطلع شدم که پدرشان محکوم به اعدام شده بوده و خانواده ايشان با دوندگی های بسيار و گرفتن وکيل و هزينه های کلان، موفق به شکستن حکم اعدام و تبديل آن به حبس ابد شده اند. چند ماه پيش شخصی تلفنی با من تماس گرفته اظهار آشنائی کردند و اينکه برای ترک اعتياد خود ميخواهند به من مراجعه کنند. ابتدا نشناختم ولی بعد از معرفی متوجه شدم که بيمار همان آقای قاچاقچی ميباشند. ميدانيد چه شنيدم ؟ آری حکم حبس ابد ايشان هم پس از دوندگی های خانواده محترم و گرفتن وکيل و هزينه های کلان!! شکسته شده و ايشان در مرخصی چند ماهه!!! بسر ميبرند. همين حالا که من اين متن را می نويسم اين شهروند محترم در يکی از شهرهای کشورمان و در يک سفر کاری بسر ميبرند از سه ماه پيش!!!
من بهيچوجه با مجازات اعدام موافق نيستم ولی آيا با وجود قوانين فعلی در مورد اعتياد و قاچاق مواد مخدر و نحوه اجرای آنها ميتوان اميد داشت که از اعتياد و قاچاق کاسته شود؟ جالب آنکه خود مسئولين امر هم به اين نقائص اذعان دارند.
۶- نبود امکانات و شيوه های تفريحی:
مواد مخدر موجب خوشحالی و سرخوشی ميشوند و برای دقايقی فرد را از عالم واقعيت دور ميکنند، يا تحمل آن را آسان ميسازد. نياز به تفريح و دور شدن از استرس های روزمره چيزی نيست که بتوان منکر آن شد. تصورش را بکنيد شخصی بويژه يک نوجوان يا جوان قصد رفع خستگی و تفريح دارد. اين شخص کجا ميتواند برود؟ آيا ما تنوع تفريحی داريم؟ آيا امکانات تفريحی ما کافی هستند؟
۷ – حرام بودن مشروبات الکلی:
درصدی از بيماران به اين مورد اشاره ميکنند که چون مشروب حرام است؛ برای تفريح، يا برای رهايی از افکار ناراحت کننده، و از بين بردن اضطرابات و استرس های روزمره و نيز موقع شرکت در جشن و عروسی نميتوانسته اند از مشروب استفاده کنند و از اينرو جذب مواد و دارو شده اند؛ البته باين اميد و تصور که صرفا بصورت تفريحی مصرف خواهند کرد و بهيچوجه باورشان نميشد که معتاد شوند.
پایان قسمت دوم
باقر رمزی باصر