سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        سیفتال* ( زنبور زرد ) و یک خاطره ی کوتاه
        ارسال شده توسط

        احمد پناهنده

        در تاریخ : چهارشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۴ ۰۳:۰۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۱۸۸ | نظرات : ۳

         
        سیفتال* ( زنبور زرد )
         
        یک خاطره ی کوتاه

        در یکی از روزهای گرم تابستان مردی خسته از کار ِ نیمه روز، برای صرف نهار به خانه می رفت.
        هنگامی که از بازار میوه فروشان ِ لنگرود عبور می کرد، جار و هوار انگور فروشی او را که آهای
        انگور بی دانه داریم
        انگور عسکری داریم
        طلا دانه انگوری
        باغت آباد باد انگوری
        به خود جلب کرد.
        مرد زخمت کش پیش خودش اندیشد، بهتر است قدری انگور بخرد و با آن، هم کامش را با نان و پنیر شیرین کند و هم خوشه هایی از آن را نصیب زن و فرزندانش کند.
        پس به سوی گاری دستی ِ انگور فروش رفت و پاکتی از دست فروشنده گرفت تا خوشه های انگور " طلا دانه " را از میان خوشه ها جدا کند و در پاکت بریزد و یک یا دو کیلو و یا بیشتر انگور بخرد و به خانه برود.
        اما همینکه خواست خوشه ای از انگور را بردارد، سیفتال ها او را محاصره کردند و مانع شدند که مرد زحمت کش بتواند خوشه ای را در پاکت بگذارد.
        با همه ی خستگی سعی کرد سیفتال ها را با حرکت دادن دست، دور کند.
        اما سیفتال ها نه اینکه دور نمی شدند، بلکه روی دست و صورت او می نشستند و گاهن نیش هم می زدند.
        به ناچار مرد زحمت کش، پاکت را دست فروشنده داد و گفت آقا:
        لطفن یک کیلو سیفتال مَه هَدی ( یک کیلو سیفتال به من بدهید ).

        * زنبور زرد را در گویش گیلکی " سیفتال " می گویند

        احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی )

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۲۹۱ در تاریخ چهارشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۴ ۰۳:۰۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2