سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        کشتی نجات
        ارسال شده توسط

        یدالله عوضپور آصف

        در تاریخ : جمعه ۹ آبان ۱۳۹۳ ۱۴:۳۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۰۶۳ | نظرات : ۱۶

        چرا جمله "ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه"؛ در مورد امام حسین (ع) آمده و نه بقیه ائمه؟
        پاسخ اجمالی
        در منابع روایی آمده است: "إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَلَى یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ ، ان الحسین مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاة"؛ در طرف راست عرش نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و کشتى نجات است.
        ائمه (ع) اگرچه نور واحد هستند و همگی چراغ هدایت به حساب می آیند، اما شرایط زمانه باعث میگردید تا جنبه ای از شخصیت آنان تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و در نتیجه مظهر یک اسم از اسماء الاهی گردند.
        اما چرا لقب چراغ هدایت و کشتی نجات تنها برای امام حسین (ع) استفاده شده است؟ در این باره باید گفت: موقعیت و شرایط امام حسین (ع) یک شرایط ویژه بود. در آن شرایطی که بنی امیه توانسته بود با تبلیغات مسموم چهره اسلام را واژگون و مسخ نماید، امام توانست هم اسلام را از نابودی نجات بخشد و هم تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم نماید و به نمایش بگذارد و در واقع راه نجات و هدایت را برای انسان ها تجسم نماید. به جهت همین جامعیت، واقعه عاشورا و امام حسین (ع) چراغ راهی شد که حقیقت جویان در پرتو آن می توانند خود را از گمراهی و ظلمات و تاریکی های جهل و نادانی نجات بخشند و از گرداب حوادث به سلامت به ساحل نجات بار یابند.
        پاسخ تفصیلی
        بر این اساس، جا دارد که پرسیده شود؛ چرا از بین ائمه هدی تنها امام­ حسین (ع) از این لقب برخوردار شدند؟ در پاسخ باید گفت: اگرچه ائمه (ع) نور واحد هستند و همگی چراغ هدایت به حساب می آیند، اما شرایط زمانه باعث می­گردید تا جنبه­ای از شخصیت آنان تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و در نتیجه مظهر یک اسم از اسمای الاهی گردند.
        با توجه به دو مثال می توان مطلب گفته شده را توضیح داد.
        مثال اول:
        از بین ائمه (ع) تنها امام پنجم (ع) به شکافنده علم (باقر) ملقب است، با این که همه امامان معصوم از علم لدنی برخوردار بودند و این نیست، مگر این که در زمان و شرایطی که امام پنجم (ع) زندگی می کرد، از سویی نحله ها و افکار جدیدی، بروز کرده و از سویی دیگر، دولت بنی امیه به ضعف گراییده بود. در این فضا و بستر فراهم شده، ضروری بود که اصول مکتب تشیع تبیین شود. این جا بود که آن امام همام حوزه درسی را راه ‌ اندازی کرد و ره آورد چنین حوزه ای که در زمان امام صادق (ع) به شکوفایی کامل رسید، تبیین دقیق مکتب اهل بیت و تربیت شاگردان زیادی بود که در دورترین مناطق جهان اسلام به تبلیغ مکتب تشیع روی آوردند. نمود این نقش در امام پنجم باعث گردید تا لقب باقر (شکافنده علم) برای آن امام به کار گرفته شود و این نه به معنای آن است که امامان دیگر، عالم نبوده اند، بلکه تنها گویای نقش ویژه علم امام باقر (ع) در ترسیم خطوط و شاخصه های مکتب اهل بیت است.
        مثال دوم:
        از بین امامان معصوم تنها امام علی (ع) و امام حسین (ع) از لقب ثارالله (خون خدا یا کسی که ولی دم او خدا است) برخوردارند با این که همه آنان به مرگ طبیعی از دنیا نرفته اند و شهادت در راه خدا نصیب آنان شده است. دلیل این امر آن است که از بین امامان تنها خون آن دو امام بر زمین ریخته شد و در آن شرایط، این نحوه از شهادت، بیشترین نقش و تأثیر را در حیات بخشی به اسلام داشته است، و این در حالی است که ویژگی یاد شده در امامان دیگر بروز نکرده است. به عبارت دیگر؛ با این که همه امامان جلوه کاملى از صفات و اسمای الاهى بوده ‏اند، شرایط خاص و ویژگی های زمانه، باعث می‌گردید که جنبه ای از شخصیت آنها تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و آنان مظهر یک اسم از اسماء الاهی گردند و در هر زمان، یک بُعد از ابعاد وجودی آنان ظهور، بروز و جلوه خاصى داشته‏ باشد.
        اما چرا لقب چراغ هدایت و کشتی نجات تنها برای امام حسین (ع) استفاده شده است، در جواب باید گفت: موقعیت و شرایط امام حسین (ع) یک شرایط ویژه بود. در آن شرایط بنی امیه توانسته بود با تبلیغات مسموم چهره اسلام را واژگون و مسخ نماید. روشن است که چنین اسلامی نمی توانست هدایت گر انسان ها باشد، اسلامی که اجازه می داد خلیفه آن یک انسان شراب خوار و قمار باز و... باشد، اسلامی که تبعیض نژادی و طبقاتی را می پذیرفت، اسلامی که سردمدارانش در حالت مستی بر نماز جماعت حاضر می شدند.
        امام آنگاه که از هدف قیام خود سخن مى‏گوید، مى‏فرماید: « انى لم اخرج اشراً و لابطراً و لامفسداً و لاظالماً بل خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى » ؛ من نه براى راحت‏طلبى و وانهادن مسئولیت، به راه افتاده‏ام و نه براى خوش‌گذرانى و بیهودگى؛ نه انگیزه‏ام ستم کارى و بی‌دادگرى است و نه تبهکارى، بلکه مى‏خواهم امت جدم را اصلاح کنم‏.
        آن حضرت - بعد از ترسیم وضعیت اجتماعى زمانه خود مى‏فرماید: «مگر نمى‏بینید که حق و عدالت اجرا نمى‏شود و مردم دست از باطل نمى‏کشند؟! در چنین محیط فاسد و آلوده‏اى هر فرد با ایمانى آرزومند مرگ و ملاقات پروردگار است». یا آن گاه که از زمامداری یزید با خبر شد، فرمود: « وعلى الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید » . امام در چنین شرایطی توانست هم اسلام را از نابودی نجات بخشد و هم تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم نماید و به نمایش بگذارد و در واقع راه نجات و هدایت را برای انسانها تجسم نماید؛ از این جهت؛ در حادثه کربلا و به ویژه روز عاشورا ما شاهد بروز و ظهور همه فضائل و خوبیها از وجود مقدس امام حسین (ع) و یارانش هستیم، و می توانیم این ادعا را داشته باشیم که تمام ابعاد اسلام توسط ایشان با رنگ خون در زمین کربلا این تابلوی همیشه زنده تاریخ، نقاشی شده است، در حالیکه برای امامان دیگر این شرایط فراهم نشد که همه ویژگیها و فضائل خود را در معرض دید حقیقت جویان قرار دهند و تمام ابعاد هدایتی اسلام را به نمایش بگذارند، و این البته به مقتضای وظیفه ای بود که برعهده آنان بود که هر شرایط خاص، رفتار خاصی را هم می طلبید و آنان موظف بودند الگوی رفتاری مناسب همان شرایط را به بشریت ارائه دهند؛ یعنی این محدودیت از سوی شرایط بوده است که رفتار الگویی محدودی را اقتضا میکرد. به جهت همین جامعیتی که واقعه عاشورا از آن برخوردار است این حادثه و خود امام حسین (ع) چراغی شدند که با نگاه به این چراغ کسی گمراه نمی شود و در دریای طوفانی غرق نخواهد شد. به عبارت دیگر، آن امام چراغ هدایت است براى آنهایى که در ظلمات جهل گرفتار آمدند و کشتى نجات است براى آنهایى که در گرداب دنیا دست و پا مى‏زنند. لذا در زیارت اربعین امام حسین (ع) مى‏خوانیم: «وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة و قد توازر علیه من غرّته الدنیا...»؛ خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى نجات بخشد، در حالى که دنیا طلبان (کسانى که دنیا فریبشان داده بود) بر علیه او یک دست شده بودند.

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۶۲۳ در تاریخ جمعه ۹ آبان ۱۳۹۳ ۱۴:۳۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1