نقدی بر تلاشهای صفویان
تاریخ با گذرزمان نگاشته می شود، و احوال واقعی ملتها و زمامدارانشان و حکومتها نیز با رسوب غبار زمان ونشست شالوده های عصر به سادگی و شفافیت قابل تحلیل و بررسی است.
در عهد صفویان پس از اقتدار نسبی شیعیان بر حکومت و کشور، پس از چند قرن سرکوبی و خاموشی، سازمان حکومت شیعی با پیش نیازهای در خور توجهی چون تداوم راه امامان معصوم و حکومت قرآن و سیرهی نبوی سامان دهی شد. سقوط پی در پی سلسلهها و نظامهای مبتنی بر حاکمیت دینی، با کودتاها، بدلیل ظلم خلفا و پادشاهان و نابسامانیهای اقتصادی و نارضایتی مردم از حکومت بعلت فقر و فشار فاقه اقتصادی و معیشتی و انحرافات اعتقادی و استضعاف همه جانبهی ملت توسط حکام باعث بروز کودتاها و تغییر حکومتها میشد.
درعصر اقتدار صفویان بر مملکت، علیرغم میل بسیاری از علما و دانشمندان و بزرگان آن عصر، متأسفانه تأویلگرائی و تفسیر به رأی و حتی دست بردن در روایات و خلق احادیث بسیار جنونانگیز بمنظور استحکام و مشروعیت حکومت، وارد ساحت حریم مقدس تشیع علوی شد. انحرافاتی که بصورت آئین نامهی مدون شکل گرفت و سیادت قلابی و امام زادگان و معصومزادگان فاقد سابقه یکی پس از دیگری شناسنامهدار شدند. همزمان سیاست تکفیر و تفسیق مخالفان و منتقدان نیز مطابق عملکرد اسلاف سابق و علمای متعصب و افراطی اهل تسنن بمنظور پیریزی و استحکام شاکله حکومت جدیدالتأسیس شیعی جریان یافت ریههای فرهنگی و اعتقادی مردم بویژه شیعیان با افکار انحرافی و مرموزخرافی مسموم شد. کتابهای عجیبی چون انوار نعمانیه و اسرار آل محمد تدوین و شاهکارهایی همچون: روز رفع القلم روز نهم ربیع و نمایش احمقانهی عمرکشی.. و همچنین برخی از زیارتنامهها و ادعیهها و کتابهای دعا و علوم غریبه در این مسیر بسمت حکومت و ملت پاگشا شدند. بنظر میرسد با کند و کاوی بر احوال کتابها و نویسندگان وعلما و حکام جائر آن عصر، به روشنی میتوان به عمق انگیزههای تلافیجویانه و عقدهگشایانه و هوچیگریهای گروهی تندرو برای تصلب قدرت و حکومت را دریافت. که به نام تشیع راستین و به کام شاهان و برخی از علمای وقت پی برد.
به علاوه سیر خلق احادیث جعلی و شرح بر روایات و نوشتن تفاسیر آنقدر متعصبانه و کور بود که گاه مؤلف تألیفات قبلی خود را رد میکرد و در حوزهی امام شناسی و مهدویت نیز به بروز مدعیان ظهور و تشکیل نحلههای صوفیانه و عارفانه گردید.
تاریخ سازی و جعل تاریخ واقعی و نسب سازی و جعل انساب با انگیزهی مظلومنمایی و جلب محبت و نظر عام و غلو در احوال نخبگان و صحابه و دراویش و... به چینش مخصوص که حاکی از نبرد روانی مدون به منظور تسلط بر ملت و امت اسلامی و سرکوبی مخالفان رونق گرفت.
با همهی این اوصاف شاهان صفویه چندان به ظواهر شریعت پایبند نبودند. و با تکیه بر مسلک برخی از صوفیان التزام بر ظاهر شریعت را شرک میدانستند.. و چون پشتوانهی فتوایی بالایی هم بر حکومتشان استوار بود، در ظاهر و باطن مبادرت به میخوارگی و افراط در زنبارگی و رفتارهای خلاف اخلاق میکردند و تعلق خاطر و ارادتی خالصانه به بسیاری از مکروهات نشان میدادند. و علمای جیرهخوار و مفتیان مفتخور نیز به گناهان ایشان صبغهی مذهبی میدادند. که مطالعه احوالشان هر سلیمالعقلی را به تحیر وا می دارد.
آرا وکتابهای تفسیری وحدیثی وروایی جهت دار ومنحرفانه نیزیکی از رسوبات تند روانه این عصر بسیار مهم تاریخی بوده است
همزمان پایههای اجتماعی اعتیاد به تریاک در این عصر چیده شد و بقولی این مصیبت گریبانگیر باعث مرگ شاه سلیمان صفوی بر اثر افراط در مصرف تریاک در سال 1105هجری گردید. همچنانی که مرگ پدرش نیز به همین علت در گمانها نقش بسته بود. در هر صورت بدعتهای فراوانی در حوزه فرهنگ شیعی وارد شد. که منجمله پاکسازی قسمتی از حافظهی تاریخ شیعی و جعل وقایع که در غالب تألیفات عامدا و عالما وارد جرگه اجتماع شد. در حوزه تاریخ و واقعهی عاشورا تحریفات بسیار و فراوانی در ساختن اشخاص و رشادتها و... بصورت مقتل و مرثیه و شعر وارد شده است. منجمله کتاب روضة الشهدا که حاوی مراثی عاشورایی و مقتل امام شهداست مملو از خرافات و تحریفاتی است که تداوم کاربرد این اثر میتواند باعث تمسخر حادثهی عاشورا گردد. این کتاب فرهنگ و فولکوری را برای پاسداشت مقام سیدالشهدا اختراع کرد که بیشترین صدمه را به نام و مرام امام حسین وارد میکند. که البته سینه زنیهای مرسوم امروزی نیز بر همین مبنا خلق شد.
در تفسیر قرآن و کتابهای حدیثی نیز تحریفات نامعقول و سیاه بازیهایی بوجود آمدند که موهن و خلاف فطرت و عقل سلیم بوده و همینطور وهن اسلام هستند.
در مادهی تاریخی ولادت و شهادت و مدفن بعضی از ائمه تاریخ و مکان واحد وجود ندارد بویژه ولادت حضرت باقرالعلوم و شهادت سیدالساجدین و حضرت زهرا و مکان قبر حضرت بتول. نقل قولهای متناقض و نامعقول در همهی حوزههای معصومشناسی وجوددارد. غالب کتب آن عصر متأسفانه با غلو و دغلهای فراوان به حریم تشیع وارد شدهاند که انگیزهی آن با دید خوشبینانه میتواند دوستی جاهلانه و به هر قیمت سخیفی است که تشیع آن را تحمل میکند و امروزه با بصیرت نافذ علما در حال نقد و بررسی و حذف از ساحت مقدس علوم شیعی است. بالطبع بزرگانی چون شیخ بهایی نیز درصدد اصلاحات بر میآمدند و هزینهی گزافی چون تکفیر و تفسیق عناصر تحریف را میپرداختند. با مطالعه تاریخ برخی از ابعاد انحراف ستیزی آن بزرگواران نیز قابل تحقیق است. البته با توجه به آن همه تحمیق و رواج خرافه و تخدیر افکار عمومی فرقهیهای بابی و بهایی در سالهای بعد شاکلهمند شدند و میتوان دریافت که شالودهی بهائیت مرسوم فقط با جوسازیها و تألیفات کتب خرافی و منویات علمای منحرف آن زمان، چیده شده است. که باب بابیت سالها بعد گشوده شد و امر را بر برخی از فرصت طلبان و سادهلوحان مشتبه ساخت که خود را تا مرتبهی الوهیت ترفیع دادند...
اساس و شالودهی هر پروتز و انحرافی ریشه در تعصب خشک و ظاهرپرستی آن حرکت دارد. بیگمان صفویان باعث بروز خرافات بسیاری در حوزهی امام شناسی و بویژه مهدویت بودهاند و منابع روایی فراوانی را بمنظور ترویج شیعهی صفوی جعل کردند تا یک جریان خرافی بماند. اما بنظر میرسد که آنها میتوانستند با تکیه بر اصل صداقت و صلابت و صفا اولین حکومت شیعی را سازماندهی کنند که در آن اقتدار فساد را به ارمغان نیاورد.1
اردبیل- اول مرداد1389
1-کتابها و منابع ذکر شده در صورت لزوم ارائه خواهد شد.
کلیه حقوق برای مؤلف محفوظ است.