نفاذ (به معنی روا گشتن فرمان) حرکت حرف وصل و سایر حروف بعد از رَوی (وصل، خروج، مزید و نایره) است.
حرکت «م» در دو کلمه ی میگشایمت و میربایمت که در این دو کلمه «ا» حرف ردف و فتحه ی پیش از آن حذو، «ی» حرف روی و فتحه ی آن مجری، «م» حرف وصل و فتحه ی آن نفاذ و «ت» حرف خروج است.
فتحهی م در سوختیمَش و افروختیمَش
فتحه ی «م» در دارمت و سپارمت نفاذ است.
مرکب روح، تن بُوَد، سوی تو میدوانمش
یا تو درآریاش ز پا، یا بهتو میرسانمش
در این شعر، الف در دو واژهٔ «دوان» و «رسان» حرف ردف، و فتحه ی پیش از آن «حذو»، و «نون» حرف روی است که متحرک و موصول است، و فتح آن «مجرا»، و «میم» حرف وصل است که متحرک میباشد، و حرکت آن نیز نفاذ است، و «شین» حرف خروج آن است که بعد از وصل آمده است و نفاذِ این شعر، نفاذ وصل است.
گلی کز آن چمن خیزد، به بوی دوست بوییماش
وگر در خاک افتد، با گلاب دیده شوییماش
در این بیت، واو «بوی» و «شوی»، حرف ردف است؛ ضمه ی پیش از آن، «حذو»؛ «یاء» حرف روی و حرکت آن، مجرا؛ «یا»ی دوم حرف وصل است که حرکت آن نفاذ میباشد؛ «میم» در «شوییم» حرف
خروج و حرکت آن نفاذ؛ «شین» نیز حرف زاید است که چون ساکن است، نایرهای ندارد.
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم
در این شعر، «شین» حرف قید است؛ زیرا ساکن است و حرکت پیش از آن، حذو است؛ «تاء» روی و حرکت آن، مجرا؛ «یاء» حرف وصل و حرکت آن، نفاذ؛ «میم» حرف خروج است.
کسی کاو گزافه سخن راندا
درخت بلا را بجنباندا
قافیه ی این بیت، دارای الف اطلاق است و قافیه ی آن، روی مجرد مطلق موصول است، به حرف وصل الف.
نکته :
«نَفاذ»، حرکت حرف وصل است که بعد از روی است. نفاذ که نفوذ یافتن و گذشتن باشتاب معنا میدهد، با حرکت خود، سبب میشود گفته به تندی، تیزی و چالاکی بر هدف دلِ سرودهخوان و مخاطب فرود آید.
نفاذ حرکتی است که از روی به وصل و از وصل به خروج ـ تا جایی که حرکت داشته باشد ـ سریان میپذیرد
و چنین کلمهای نفوذ دارد و بر دل مینشیند. در نفاذ، این روی است که حرف وصل را به حرکت در میآورد و صوت را به جریان میاندازد و از وصل به خروج و از خروج به نایره، به هر حرف بعد از خود حرکت میدهد.
#سید_هادی_محمدی
پی نوشت :
منابع در آخرین جلسه ی دروس عنوان می گردد.
(غربالی در دست)
سرقت ادبی، میتواند تمام یا بخشی از کار را شامل شود؛ یعنی یک اثر یا تمام و کمال از محتوای تولیدی فرد دیگری برداشته شده یا بخشهایی از محتوا، حاصل دسترنج دیگران است. به عبارت دیگر، سارق ادبی به نوعی محتوا را تغییر داده و از آن استفاده کرده است. این کار نیز از مصادیق «پلیجریزم» محسوب میشود. سرقت ادبی خود شامل دو نوع «پلیجریزم عمدی» و «پلیجریزم غیرعمدی» ميشود. در این کتاب به بررسی موضوع سرقت ادبی و همسانیهای مطرح در شعر معاصر، پرداخته میشود.
بخش ویراست سایت آماده ی ویرایش و اصلاح اشعار و ترانه های شما قبل از
انتشار است.
همچنین می توانید برای چاپ کتاب و ویرایش آثار خود به صفحه ی شخصی
مدیر ویراست سایت مراجعه و با پیام خصوصی مسائل خود را مطرح فرمایید