صفحه رسمی شاعر علی میرزایی( هیچکاک)
|
 علی میرزایی( هیچکاک) |
تاریخ تولد: | سه شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۶۲ |
برج تولد: |  |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۷ تير ۱۳۹۴ | شغل: | کارگردان،نویسنده،شاعر،منتقد |
محل سکونت: | مرز پر گوهر |
علاقه مندی ها: | ادبیات،موسیقی،سیمنا |
امتیاز : | ۲۷۸ |
| تا کنون 99 کاربر 501 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من:
گفت:آن یار کزو گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
|
نه بند تن و زندگی ام
نه به زنجیر علایق گیرم.... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۰۸۸۴ در تاریخ جمعه ۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۵:۳۷
نظرات: ۶
|
|
|
من یه انگلم،جامعه انگله
این سگ وحشی محصول جنگله ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۸۹۱۲ در تاریخ شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ ۲۳:۵۲
نظرات: ۵
|
|
|
کرمها مغزم را میجوند
سوسکها کلمات نغزم را.... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۶۱۰۰ در تاریخ جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۲۸
نظرات: ۸
|
|
|
مردگان بازگشتند به قبرهاشان، خسته از جستجوی مرگ
...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۵۸۳۰ در تاریخ يکشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۲۰:۴۴
نظرات: ۶
|
|
|
نفرین خدایان بر روزهای هفته... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۵۳۸۴ در تاریخ چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۸:۳۹
نظرات: ۴
| مجموع ۴۵ پست فعال در ۹ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی میرزایی( هیچکاک)
|
|
|
![]()
زاغکی قالب پنیری دید »و آن را روی یک نان بربری مالید و با یک لیوان چای نبات زد به بدن و تف هم کف دست روباه ننداخت.
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم. و تو الان سه تا بچ
|
|
سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ۱۷:۲۳
نظرات: ۵
|
|
|
![]()
برای کیمیا علیزاده
صاحب مدال برنز(طلا) تکواندو بانوان المپیک
برنزت رنگ طلا دارد،مگر المپیکیان نمیدانند که تو از کجا آمده ای.مگر نمیدانند که از سرزمینی آمده ای که دختران و زنانش گ
|
|
يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۴۳
نظرات: ۰
|
|
|
![]()
چندی پیش شهرداری تهران بنرهایی چاپیده بود(کلا دست به چاپیدنشان خوب است) با مضمونهای شدیدا ضد آمریکن،و زحمت کشیده و بر سر هر کوی و برزن و پل و پارک آویزان کرده بود که ای ملت خوش باشید که در ینگه
|
|
جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۲۴
نظرات: ۱
|
|
|
![]()
یک نفر بود که خیلی خوش تیپ بود.اند چهره و قامت و قد وبالا بود.هالیوود در به در به دمبالش بود.وقتی پا میگذاشت توی محل،پنجره ها باز میشد.این مرد خوش تیپ یک روز به آینه نگاه کرد و گفت:واااااای من چه قدر
|
|
جمعه ۲۵ تير ۱۳۹۵ ۲۰:۱۴
نظرات: ۱
|
|
|
![]()
در زندگی ام به جز مادرم فقط شمس تبریزی بود که مرا بدون هیچ چشمداشتی دوست داشت..اگر فقط بخاطر یک چیز به او مدیون باشم این است:او همیشه به من گوشزد میکرد که هیچوقت بدبین نباشم،میگفت هیچوقت ناامید نشو،اگ
|
|
چهارشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۵ ۰۹:۱۲
نظرات: ۱
| مجموع ۴۶ پست فعال در ۱۰ صفحه |
