سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        قسمت سوم ِ رسوم ِ استقبال از نوروز و بهار
        ارسال شده توسط

        احمد پناهنده

        در تاریخ : سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ۰۵:۴۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۰۴ | نظرات : ۰

        رسوم ِ استقبال از نوروز و بهار
        قسمت سوم
        در دو قسمت پیشین، پس از مقدمه ای در وصف این رسومات و استقبال از نوروز و بهار ، مفهوم ِ دَچین-فیچین یا به زبان امروزی، خانه تکانی را به اختصار توضیح دادیم.
        در این قسمت می پردازیم به اجزای دیگری دیگری از خانه تکانی مثل ِ گَلکار، پیپ گلکار، فرفره جارو و حصیرشوری
        گَلکار کردن
        در زمانه ی ما و پدران و مادران ما یعنی شصت تا صد سال پیش، اکثریت خانه ها گَلی با کف پوشی از حصیر و سقف پوشی از گالی داشتند
        به این خانه ها گالی پوش خانه می گفتند.مصالح عمده ی این خانه ها، چوب و گَل و فَل و آکوته یا آکوده بوده است.
        فل همان پوست جو است و آکوده، خورده های ریزتر ِ فَل
        گَل بکار رفته در این خانه ها هم چغال گَل و یا خاک رُس بود.
        گالی هم، گیاهی است خودرو و وحشی که در کنار آبگیرها و مرداب ها و تالاب ها، به فراوانی در گیلان می روید و یافت می شد.
        حال تصورش را بکنید که خانه ای با این مصالح ساده و طبیعی و از جنس طبیعت ساخته شده است که هسته اصلی مصالحش، گَل است.
        طبیعی بود در طول سال بر اثر رطوبت و گرما و سرما، دیوارها و کف و سقش خانه تَرک بردارد و یا حشراتی مثل سوسک، جای جای اتاق و خانه را لانه کنند
        بگذریم که در این زمان مورد صحبت، اکثر خانواده ها چند بچه قد و نیم قد هم داشتند که همگی در یک الی دو اتاق زندگی می کردند و بر اثر شاشیدن و عبور کردن شاش از منفذ های حصیرها، کف اتاق را ناهموار می کرد.
        از آنجا که مرمت کردن و یا گلکار کردن، کاری بود طاقت فرسا، خانواده ها نمی توانستند همیشه و هماره، هر جای اتاق را که آسیبی می دید، لکه گیری یا گلکار کنند.
        بنابراین، اسپند-ماه ِ هر سال را اول از همه به این کار اختصاص می دادند و خانه تکانی را با بیرون ریختن همه ی وسایل خانه مثل لوازم خانه و کف پوش و پرده و صندوق و صندوقچه و دیواربند و و و، شروع می کردند که گلکار کردن در کاکل کارها و خانه تکانی بود.
        گلگار کردن
        وقتی که اتاق را برای گلکار آماده می کردند، مرد خانه با پسران و بیشتر اوقات با زن خانه، چغال-گل یا خاک رس را با آب و فل و اکوده قاطی می کردند و با پا آن را مثل خمیر ِ نانوایی، که کش هم می آمد، درست می کردند و سپس با ماله چوبی، آرام ارام آن را به کف اتاق می کشیدند تا ناهمواری ها، هموار شود..
        پیپ گلکار
        پیپ گلکار بیشتر برای دیوارهای اتاق بود که نقش رنگ زنی امروز را بازی می کرد.
        پیپ زئن یعنی زدن و مالیدن رنگ یا مایعات رنگی بر روی دیوار
        برای این کار وقتی می خواستند دیوارهای اتاق را رنگ آمیزی کنند، مقداری خاک رس را در تشت می ریختند و با آب آن را رقیق و شل می کردند و سپس با پارچه ای که بر سر یک چوب یا کهنه جارو می بستد، این مایع آمده شده را به دیوار می مالیدند و به اصطلاح رنگ می زدند.
        افرادی هم بودند که از آهک و زرده گَل یا خاک زرد استفاده می کردند که با آنها دیوار را زرد و یا سپید می کردند که البته همه قادر نبودند از این مواد استفاده کنند چون گرانتر تمام می شد
        فرفره جارو
        برای گردگیری و یا از بین بردن تارهای عنکبوت و سیاهی ها و دودها و غبارها، جارویی را بر سر چوبی بلند می بستند و با آن سقف اتاق و دیوارها را از بالا به پایین و از چپ به راست فرفره می کردند.
        و چون حرکت جارو بر روی دیوار و سقف از چپ به راست و یا بر عکس، صدای فرفر می داد، آن را ساده دلان آن روزگار، فرفره جارو نام گذاشتند.
        حصیرشوری
        برای این کار، وقتی که مرد خانه، اتاق را گلکار می کرد، زن خانه حصیر ها را جمع می کرد، بر سر می گذاشت و به رودخانه می برد. بعد با پای برهنه در آب می رفت و خصیر را در تندی آی رها می کرد تا خیس شود.
        وقتی که حصیر خیس می شد، با پیته ای که بیشتر، ساقه برنج مچاله شده بود، یک سر حصیر را در دست می گرفت و با دست دیگر- با پیته- محور عرضی حصیر را پیته می کشید و بعد حصیر را لوله می کرد و به خشکی می اورد و همین طور حصیر های دیگر را می شست.
        یادمان باشد در این زمان مورد بحث هیچ پودری برای شستشو موجود نبود
        این را هم بگویم که موقع گلکار کردن و حصیر شستن، چند روزی را خانواده ها به سختی زندگی می کردند، چون همه وسایل اتاق بیرون و در حیاط بود، کف و دیوار اتاق هنوز نم داشت و حصیر ها هم هنوز خشک نشده بود .
        همیشه شاد و بهاری باشید
        احمد پناهنده ( الف. لبخند لنگرودی)

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۱۷۶ در تاریخ سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷ ۰۵:۴۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

        ملیحه ارجمند

        ،

        عليرضا حكيم

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1