جمعه ۳۰ آذر
رودخانهی آب آور
ارسال شده توسط رها فلاحی در تاریخ : دیروز
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۶ | نظرات : ۱
|
|
به نام خدا
رودخانهی آبآور
در یک دشت خیلی سرسبز که خورشید همیشه به آنجا میتابید، گلهای زیبا و رنگارنگی روییده بودند که به خورشید لبخند میزدند.
در آن دشت زیبا، رودخانهای کوچک، ولی پر آب جاری بود. اسم آن رودخانه "آبآور" بود. آب رودخانه خنک و زلال بود. ماهیهای زیادی در آن رودخانه زندگی میکردند. آنها همیشه در حال بازی و بالا و پایین پریدن داخل رودخانه بودند.
چند لاکپشت به همراه خانوادهی آقای خرچنگ هم در گوشهای از ساحل رودخانه، لانه داشتند.
درختهای گیلاس و سیب زیادی اطراف رودخانه بود. سنگهای گرد کوچک و بزرگ زیادی کنار رودخانه بود.
در نزدیکی رودخانه، دهکدهای بود که آنجا را "آبپر" نام گذاشته بودند. مردم آن دهکده، مردم خیلی مهربانی بودند که همگی به کشاورزی و باغداری و دامداری مشغول بودند. آنها از آب رودخانه برای شستن و خوردن و کشاورزی استفاده میکردند و در زمینهای خود باغ داشتند، گندم و ذرت میکاشتند و جالیزهایشان گوجه و خیار و توت فرنگی.
دو سه سالی در آن دشت نه بارانی بارید و نه برفی و آب رودخانه کمتر و کمتر شد.
مردم دهکده هم برای آبیاری زمینهای کشاورزی خود تصمیم گرفتند که چاه آب بکنند و ده حلقه چاه آب نزدیک رودخانه کنند.
با تصمیم اشتباه مردم دهکده، آب رودخانه باز کمتر شد تا اینکه رودخانه کاملن خشک شد. ماهیها تک تک مردند و خانوادهی خرچنگها و لاکپشتها هم از آنجا رفتند و دیگر کسی به یاد نداشت که زمانی رودی در آن دشت زیبا جاری بوده است.
#رها_فلاحی
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۵۳۰۹ در تاریخ دیروز در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
❣️به نامِ یگانهخدایِ هستیبخش❣️
🌷دلِ شاد و عاشقانه نه انار و هندوانه
همهوقت میتپد مِهر به درونش از بهانه
به صَفایِ آیهی حَمد به شگونِ فالِ حافظ
بنویس سَطری از عشق تو به خطّی از ترانه🌷
🌹🍉🌹
سلام و درود رهاجان
🌹 عرض تبریک حضور شما و خانواده ارجمندتان🌹
یلدایتان شاد روزگارانتان خوش 🍉🌹🍉
🌷بااحترام 🌷
🌷