يکشنبه ۹ ارديبهشت
|
|
مدح میلاد حضرت علی علیه السلام
|
|
|
|
|
دیشب درعالم خواب ورویا نشسته بودم میان باغی زیبا...
|
|
|
|
|
میدانم به من هم وفا نمیکند
|
|
|
|
|
ای لبت ، از باده آتشخیز تر
خنده ات از برگ گل ، گلریزتر !
|
|
|
|
|
ای اقبال ره گم کن امشب را
|
|
|
|
|
مینویسم امشب از احوال ایامم تو را
مینویسم روی برگی درد و درمانی مرا
|
|
|
|
|
لعنت به سیل و زلزله، لعنت به
ویروس
لعنت به این آشفتگی، لعنت به کابوس
|
|
|
|
|
دختری بود در روستا
نداشت روزی هیچ زیبا
|
|
|
|
|
اگر پاییز را هربار ،
زمستان می برد از یاد ...
|
|
|
|
|
آثار زهد و علم به من ، از علي(ع) بُوَد
تقوا و زهد و علم علي(ع) منجلي بُو
|
|
|
|
|
از غصه ها بردم پناهم بر خدا
خندان شدم گشتم من عالم جدا
|
|
|
|
|
وقتی که، پس ازهُشیاری ، مستی به سراغم آمد، مغزم با بِدرودی،سوی هیچستان رفت
|
|
|
|
|
بعد تو بارفتنت این خانه جای دل نشد
صدهزاران خانه را گشتم ولی منزل نشد
بعد تو با رفتنت این قلب من
|
|
|
|
|
هر شبم با اشک و آه هیچ میدانی عزیز
|
|
|
|
|
خواب دیدش زلیخا/
که عزیز است و عزیز/
رخ و ابرو همه زیبا/
چه غریب است و غریب
|
|
|
|
|
تو همان مردی زجنس افلاکیان
پر غرور و مهربان وپر توان در هر زمان !
|
|
|
|
|
می بِزن باده بِزن هر چه دلت خواست بِزن
رَقصِ سَماع سَر بده و چرخ بزن جار بزن
دل بِبَر دل بِده دل ب
|
|
|
|
|
صدای شکستن دلم زه سر زخمهای درون است
|
|
|
|
|
من به هر راهی زدم عاشق کنم قلب تورا
تب کنی با جان خود دارو شوم درد تورا
حیف خالی کرده ای در سینه ا
|
|
|
|
|
جان علی،جانان علی،مولای انس و جان علی
پادشاه هر دو عالم،خسرو خوبان علی
|
|
|
|
|
مهرت افتاد به دل...
باز هم جاذبه را معنا كرد
گوی سبقت ز رقیبان را ربود
همه با فاصله از سر واکرد
|
|
|
|
|
عارفان را عطش فيض كمال سحر است
|
|
|
|
|
لحظه ی تحویل سال نو ...
|
|
|
|
|
خنده دندان نما از دل و جان رفتنی ست
|
|
|
|
|
از خون رگ نویسم،باشد که قدر داند
در عشقِ او حَریصَم ؛ باشد که یار ماند
با قلبِ خود شکستم،از حال
|
|
|
|
|
جای سالم به تن زخمی ما نیست دگر
|
|
|
|
|
رویای هر شبم به سمت تو آمدن است
|
|
|
|
|
فتح کرده ای مرا به زیبایی رنگین کمان
|
|
|
|
|
هر که در ، نی نامه ، نامِ خود بدید
ترک خود کرد و ازش اندیشه چید
|
|
|
|
|
بوسه بر سیمای شب
هنوز از اشتیاقت ای گل یکدانه! حیرانم
خبر گویا نداری از من و حال پریشانم
بهار
|
|
|
|
|
نگاه کن رد انگشتت رو قلب عاشقم مونده
هنوزم خاطراتت رو نگه داشته نسوزونده
تماشا کن ببین چشمام هنوزم
|
|
|
|
|
قلبت پر است
از ضربان دوستتدارمهای مکرر...
|
|
|
|
|
به رییس کشوری که همه اش درحال عبور است
|
|
|
|
|
عمرتو بسته به یک خــنده ی او باشدُ او
پیــــش چشمــان تو بنــشیندُ هی اخم کند
|
|
|
|
|
تقدیم به همسرم آرمان صورتگر که کلمات برای او بازی محض اند در سر انگشتانش برای ده سالگیمان
|
|
|
|
|
والي1 ولايت بُوَد و مظهر دين است
گفتيم به صد معني و معنيش همين است
ا
|
|
|
|
|
جای عطرِ سبزه
یا شمیمِ سنبل
پیچیده توی هوا
بوی ژل با الکل
|
|
|
|
|
علی از بهرکل آنچه حق است ،
یک تعصبِ بی حدست
|
|
|
|
|
میزنی میشکنی این دل ما را گه و گاهی
|
|
|
|
|
گرچه آب نطلبیده مراد است اما
|
|
|
|
|
مردم می گویند که او خیلی کثیف است ! 😶
هرچه آمپول بزنیم بازم حریف است 😐
|
|
|
|
|
صدای ناکوک جیرجیرک های سیاه
|
|
|
|
|
باز امشب دل ما دست به خل بازی زد
دست عقل را از پشت گره ای محکم زد
|
|
|
|
|
قرارمان زیر طاقِ رنگین کمان
بالاتر از زمین، حول و حوش آسمان
|
|
|
|
|
عمارت متروکه ی خاکی
حوض فیروزه ای خالی
خانِ جُزام گرفته ی تنها
منزوی ترد شده ی گریان
چشم به چوبِ
|
|
|
|
|
زندگی پرزآمدن هاورفتن هاست
|
|
|
|
|
فراغ یار
در فراغت اشک میریزم ، کجایی نازنین؟
شِکوه دارم از تمام آسمان و از زمین
گر نباش
|
|
|
|
|
از من که گذشت و بگذشتم ز گناهت
اینگونه ولی رسم رفاقت به رفیق نیست
همچون من دیوانه کسی در طلبِ تو
|
|
|
|
|
بی خود زه خودم به خودم می نمائی
|
|
|
|
|
٩- بحر رمل مثمن مخبون مكفوف(مكشوف)
|
|
|
|
|
شب است و در خیال تو پُر از سکوت می شوم
|
|
|
|
|
اول شعر از آن لم یزلی باید گفت
نام زیبای خداوند، جلی باید گفت
از نیاز بشریت به ولی باید گفت
تانفس
|
|
|
|
|
اتفاق است که یکباره به هم خواهد زد
عمر ما را شب ِ تقدیر ، قلم خواهد زد
|
|
|
|
|
دردا و دریغ از شب و از روز سیاهم
|
|
|
|
|
شاه بر شاهنشین آمده است
پدرم آمده است ...
|
|
|
|
|
بعد عمری مشقِ عشق افتاد کارم به جنون
|
|
|
|
|
دلتنگتر از زردترین برگ خزانم
آشفتهتر از تندترین باد وزانم
|
|
|
|
|
بذار دورشیم از هم تظاهر کنیم
که نیست واسمون دیگه هیچ فرصتی
سراغی هم ازمن گرفتن بگو
نداریم با هم
|
|
|
|
|
من از آغاز قصه با تو بودم
از اون جایی که بودنت رقم خورد
تو اون لحظا که خالق عاشقی کرد
واسه طرح چش
|
|
|
|
|
نه باور می کنی مــارا نه بـاور می کنم حرفت
|
|
|
|
|
در سحرگاه شب آدینه
خبری می پیچد
خبری تلخ و پر از سوز و گداز
خبری دل آزار
|
|
|
مجموع ۱۲۳۷۲۵ پست فعال در ۱۵۴۷ صفحه |