سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      قایقی باید ساخت

      شعری از

      مهدی زاهدی (م مهرپرور)

      از دفتر رهاورد نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۲۰ شماره ثبت ۴۴۳۸۲
        بازدید : ۴۴۰   |    نظرات : ۱۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهدی زاهدی (م مهرپرور)

      در قلب شهری گیر کرده ام
      که قاشق هایش شب و روز
      با چنگال ها سر ستیز بر می دارند
      غافل از اینکه
      هردو برای یک کار ساخته شده اند
      عطر مرگ ابریست که در بلای سرم مدام می بارد
      و صدای قرچ و قرچ شکستن بال پروانه ها
      چونان موج غم از پشت دیوار به سرم می خورد
      وقتی که زنجیر آزادی تنم را خراش می دهد
      وقتی مادرها در لالایی خودشان خواب می روند
      وقتی تو یا تو برایم جز هوس چیزی نیستید
      چاره ی کار همراه شدن با قایق سپهریست
      پشت دریاها شهریست
      قایقی بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاید ساخت
       
      پ.ن
      شمشیر خود خدا هیچ وقت خونی نیست!
      ۱۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۹
      وقتی تو یا تو برایم جز هوس چیزی نیستید


      چاره ی کار همراه شدن با قایق سپهریست


      پشت دریاها شهریست


      قایقی بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاید ساخت
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سلام مهدی
      بارک االله خیلی خوبه
      پانوشت هم که دیگه نورعلی نور
      هزاران افرین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      وصدهزاران افرین به شهامت وشجاعتت که بااین سن کمت
      ازچاقوی نقدهم نمی ترسی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ان شاالله که بیشترازاین شاهدموفقیتت باشیم
      حس وحالت عالیه وپشت شعرت هم اندیشه های محکم وقشنگ هست خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      در قلب شهری گیر کرده ام


      که قاشق هایش شب و روز


      با چنگال ها سر ستیز بر می دارند


      غافل از اینکه


      هردو برای یک کار ساخته شده اند
      تاهمین جا خودش یه شعره کامله
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ولی از این بند به بعد کمی دچار
      ازهم گسیختگی شده شعرت
      واین جمله
      عطر مرگ ابریست که در بلای سرم مدام می بارد
      زیادازلحاظ لفظ ومعنا قوی نیست وخوب نرسونده منظورتو باعث شده شعر دچار شکستگی شه وازموضوع دورت کنه
      ازاینجا به بعدهم خیلی قشنگه اماخودش بازیه شعرمجزاست
      ودارای مفهومی کامل ومستقل ازشعراولی
      برای اینکه بهترم شه
      می تونستی به جای اون جمله که گفتی عطر مرگ .........
      اینجوری شروع کنی
      مرگ می بارد از آسمان


      و صدای قرچ و قرچ شکستن بال پروانه ها


      چونان موج غم از پشت دیوار به سرم می خورد


      وقتی که زنجیر آزادی تنم را خراش می دهد


      وقتی مادرها در لالایی خودشان خواب می روند


      وقتی تو یا تو برایم جز هوس چیزی نیستید


      چاره ی کار همراه شدن با قایق سپهریست


      پشت دریاها شهریست


      قایقی بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاید ساخت
      درکل خیلی خیلی قویه احساس شعرت مهدی عزیز
      فقط باید دقت کنی که ازموضوع اصلی دورنشی
      وشعرحول یه محور وموضوع باشه
      وارتباط عمودی وافقی راحفظ کنی تاپایان
      موفق باشی شاعر خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۶
      درود بزرگوار
      زیبا و جالب بود
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۴۱
      خندانک خندانک خندانک
      سلام مهدی جان
      آفرین پیشرفتت قابل ستایشه
      موفق باشی
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۵۲
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      منوچهر مجاهدنیا
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۰۷
      درود مهدی عزیز
      زیبا و بااحساس گفته ای
      امیدوارم روز به روز بهتر بنویسی .
      سلامت و برقرارباشی
      خندانک خندانک خندانک
      امیر جلالی( ا م دی )
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۲
      هجرت تنها واژه ای است که در همین حالا از داستان اثر شما به ذهنم می رسد.
      دیگرگونه دیدن پیرامون آدمی یعنی درونی دیگرگونه داشتن...
      از شروع نوشتن همه اش به آخرین جمله شما فکر می کردم...
      شمشیر خدا هیچوقت خونی نیست...
      من این را یک طعنه می بینم ... در ردیف این مثل که : با دست دیگری مار گرفتن...
      تصور من این است که شاعر نوعی مچ گیری کرده...
      حرف بسیار دارم ولی...
      همین بس که عرض کنم دوست عزیز و شاعر ارجمند جناب زاهدی حرف دل را زد ولی ...ولی اگر کمی از تعجیل دوری می کرد بیشتر می خواندیم و بیشتر می آموختیم...
      درود بر شما خندانک
      مجنون ملایری
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۴
      سلام جناب مهربان شعرت را خوب شروع‌کردی‌ولی‌
      درادامه‌‌‌با‌عجله ادامه‌دادی‌کوتاه‌تر‌بهتر‌میشد‌موفق
      باشی
      آرمین اسدزاد (الف)
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۵۸
      آفرین رفیق خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۲۱
      خندانک خندانک خندانک
      بهاره ترابی (بهارنارنج)
      سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۱۵
      به به خندانک خندانک لذت بردمممممم خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0