سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 24 ارديبهشت 1403
  • لغو امتياز تنباكو به فتواي آيت الله ميرزا حسن شيرازي، 1270 هـ ش
6 ذو القعدة 1445
    Monday 13 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۲۴ ارديبهشت

      لالایی

      شعری از

      آذرخش

      از دفتر ترانه‌های دلتنگی نوع شعر ترانه

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۳۶ شماره ثبت ۴۴۱۶۵
        بازدید : ۵۵۳   |    نظرات : ۱۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      بخواب آروم بگیر امشب
      لالایی عشق خاموشم
      لالایی لایی دلبندم
      تو اینجایی تو آغوشم
      اگرچه رفتی از اینجا
      برات لالایی می خونم
      کنارم نیستی اما من
      پیشت همیشه می‌مونم
      لالایی کودک نازم
      توی گهواره خوابیدی
      یا شاید توی این آشوب
      زیر خمپاره خوابیدی
      یا شاید‌گشنته بازم
      لالایی طفل شیرینم
      کجایی حاضره شیرت
      کجایی من نمی‌بینم
      توی ویرونه‌ی این جنگ
      تو سهم دشمنم بودی
      چرا پرپر شدی ای وای
      تو که تو دامنم بودی
      ولی نه، تو همینجایی
      بغل کردم تو رو انگار
      بیا که خسته‌ای جونم
      توی گهواره‌ای انگار
      صدای شلیک هر تیر
      صدای توپ و خمپاره
      منو‌یاد تو‌ می‌ندازه
      با جسم تیکه و ‌پاره
      لالایی دست کوچیکت
      چرا بی روح و بی رنگه
      چرا پاهات همش سرده
      تنت انگار مث سنگه
      بیدار شو آهوی مادر
      چشای نازتو وا کن
      نگاه کن مادرت اینجاست
      به خنده لب‌هاتو وا کن
      خدایا کی‌تموم میشه
      همه بیرحمی دنیا
      چرا لبخند و آرامش
      شده دیگه مث رویا
      یه جای کار می لنگه
      خدا شاید حواسش نیست
      شاید گم کرده اینجا رو
      که‌ردی از تماسش نیست
      ولی نه، داره می‌بینه
      خدا هر شب دلش اینجاست
      تموم عرش می‌لرزه
      از این داغی که اون بالاست
      خدا از جنگ دلگیره
      دلش از غصه ‌لبریزه
      برای مردم این شهر
      خدا هم اشک می‌ریزه
      لالایی دلخوشی من
      بخواب آروم بگیر امشب
      برات دیگه تمومه جنگ
      بخواب آروم بگیر امشب
      چه زود از دست من رفتی
      نمی‌دونم، نمی‌دونم
      تو این ویرونه بعد از تو
      چطوری زنده می‌مونم
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۵۳
      درود بر شما گرانقدر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۴
      درود گرامی
      غمگین و زیباست خندانک خندانک خندانک
      ایمان نوش آذری
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۴۳
      چند تا شکستگی کوچک وزنی
      ببخشید دست بردم مثلا:
      کنارم نیستی اما من
      همیشه با تو می‌مونم

      صدای سوت هر تیر و
      صدای توپ و خمپاره

      و حرکت بین بودن و نبودن کودک مخصوصا شروع شعر کاش پخته تر بود
      در کل تبریک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۴۰
      خندانک خندانک خندانک
      آرمین اسدزاد (الف)
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۵۴
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      هوشنگ یعقوبی
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۹
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۴
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0