صفحه رسمی شاعر بهمن بیدقی
|
بهمن بیدقی
|
تاریخ تولد: | شنبه ۸ بهمن ۱۳۴۵ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۸ | شغل: | مهندس عمران |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | طراحی - نقاشیخط - صنایع دستی چوبی شامل نقش برجسته و مجسمه - نقاشی رنگ روغن -عکاسی- سرودن شعر - نوشتن داستان کوتاه |
امتیاز : | ۸۵۸۱ |
تا کنون 303 کاربر 1303 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: برای مشاهده ی آثار هنری دیگر (ازجمله طراحی ، نقاشی ،خط ، صنایع دستی )درصورت تمایل میتوانید به گوگل و وبلاگ اینجانب در سایت صدهنر مراجعه فرمائید . یا اینکه درگوگل به فارسی بهمن بیدقی را تایپ فرمائید |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
آینه از دستم افتاد و شکست
جمع کردم آنهمه آئینه را
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۵۸۳ در تاریخ دیروز
نظرات: ۰
|
|
چی شده ، خجسته شده آدم ،
نِی همبون میزنه ؟
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۵۶۳ در تاریخ ۲ روز پیش
نظرات: ۴
|
|
چون درختِ بی زبانِ زبان گنجشک ،
یادگاری مانده بر تن ، جای چاقوش
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۵۵۰ در تاریخ ۳ روز پیش
نظرات: ۴
|
|
دراین سکوت شب شکن
سجاده چون مُسَکنی ست ، تب شکن
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۵۲۱ در تاریخ ۴ روز پیش
نظرات: ۶
|
|
چقدر پروارشده کفر،
اما ایمان ،
طفلکی تازگیها ،
یه پوست و استخونه
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۹۴۷۳ در تاریخ ۶ روز پیش
نظرات: ۱۰
مجموع ۱۴۰۵ پست فعال در ۲۸۱ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر بهمن بیدقی
|
|
ریاتو بذار درکوزه آبشو بخور نحوه ی برخورد با هر موضوعی ، هنری ست که اغلب ازآن هنرغافلیم ، ازآن جمله برخوردها درجمعی که با ما مختلف النظرند . مداحی بود که با اون قیافه
|
|
سه شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۲۵
نظرات: ۴
|
|
آرامشی وِلَرم شوهرش تازه مأموریت یافته بود که به آن شهرِ جنوبیِ داغ برود که همسرش را هم با خود برد ، چونکه شرکت به آنها یک خانه اختصاص داده بود ، اولین استحمامِ خانم ، خاطره ای
|
|
دوشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۱۶
نظرات: ۰
|
|
دایناسور دخترهمسایه که ازخانه بیرون آمد با ماشینش مواجه شد که لاستیکش پنچربود. چهره ش طوری دگرگون شد که انگار، غم دنیا و آخرت ریخته به وجودش . دو دست بر کمر، به لاستیک اش ز
|
|
پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۳۴
نظرات: ۱۰
|
|
واقعاً چه خبره ؟ رفته بودم گردو بخرم ، دیدم نسبت به چند روز پیش که خریده بودم خیلی گرون ترشده بود . از فروشنده پرسیدم : چرا اینقدر گرون ؟ گفت : خُب دلارگرون شده ! گفتم برای گردوخ
|
|
چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۴:۰۱
نظرات: ۱۲
|
|
طالعِ نحس فیلمهای طالعِ نحس که یادتان هست، کودکی که نحس بود و زیرِموهایش و روی پوستِ سرش نوشته شده بود : 666 همانگونه که مستحضرید ، چند روزپیش پیامکی از شرکت مخابرات ارسال شد که
|
|
پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۱۳
نظرات: ۸
مجموع ۱۴۶ پست فعال در ۳۰ صفحه |