سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        چند زلال طنز به مناسبت دوم بهمن ماه ( سالروز تحویل شعر زلال به عالم ادبیات )

        شعری از

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        از دفتر زلال نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۱ ۰۴:۰۲ شماره ثبت ۹۱۶۵
          بازدید : ۱۲۷۴   |    نظرات : ۵۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )
        آخرین اشعار ناب ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        چند زلال طنز

        به مناسبت دوم بهمن ماه

        (سالروز تولد شعر زلال)

         

         

        آیا تو ملک خواهی شد؟

        بـا این همه اشتباه،تـک خـواهی شد؟!

        آنقدر بـه جان خویش، میـخ « من *»، فرو خواهی برد،

        کز خودخوری ات پر ز ترک خواهی شد

        مانند الک خواهی شد
         


        *تفسیر: منظور از « من » تکبّر و خود پسندی و منیّت است.
        زلال یعنی این: رُک و پوست کنده و شفاف.

         

         

         

        ای جوانی کاش بودی

        پیری ام را از من اینک می ربودی

        عاشقم میرزا حسن را نیز چون سی ساله می گشت،

        دور از چشمـان چرکیـن حسودی

        ناز می کردم حدودی

         

             

         

        شخصی آمد پیش من

        گفت بر من زور می گویـد حسن

        عـاشق آن دختـرش هستـم بـه قصد ازدواج

        دیــد بیـکارم بـه معدن بُـرد و گفتـا : تــا زمـانـی کــوه کَـن!

        بـر کلنگ و بیـل هم عادت ندارم،بچّـه ی شهرم ، چـه بـایـد کـرد آخ ؟!

        هیچ می دانی که سنگ اندازی آن پیر بوده سرشکن؟!...

        گفتم : آخر « کار هر بز نیست خرمن کوفتن

        گاو نر می خواهد و مرد کهن »

        حـرف بیـهوده نزن!

         

         

         

        الا یـــــــا ایّـهــا السّـاقـــی!

        دگــــر در مـن نمـانـده طاقتی بـاقـــــی

        کبابت مـرد افکن گشت و سوپّ جــو،شکم پُر کن

        تـو اوّل هم بـرایـم آب گنـدم داده بــودی در یـک اُتــراقــــــی!!!

        کنـون در پیـش این رانها و سینه گیـج و منـگم مـن

        نگاهـم  مـی کنـد می خنـدد آفـاقــی

        که از مُرغ است این چاقی

         

         

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0