سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 21 ارديبهشت 1403
    3 ذو القعدة 1445
      Friday 10 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۲۱ ارديبهشت

        ای ابولفضل

        شعری از

        مسیحا کیوان(اعتراض)

        از دفتر دل نوشته نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱ ۲۰:۵۸ شماره ثبت ۷۵۷۳
          بازدید : ۱۰۲۹   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسیحا کیوان(اعتراض)
        آخرین اشعار ناب مسیحا کیوان(اعتراض)

        ابولفضل عباس

        همه جا خاموش است
        همه جا دردو فغان
        چهرها اندوه است
        شهر در نوحه و غم
        دیدها گریان است
        سینه ها می سوزد
        از تنفر از خشم
        خیمه و نقش و علم
        یا حسین یا الله یا ابولفضل عباس
        شعر این ایام است
        اش .نذری شوله
        سبزی خرما دیگچه
        حاجت درمان است
        هدیه بر هر گلشن
        بی شکایت بی فغان
        نکنی شک و گمان
        ای سرای خورشید
        ای سپید مغرب
        ای تقاطع بهشت
        ای نسیم توبه
        تا شفا یابد ذهن بدخواهی ما
        ناکسی از هر نفسی
        بر عطر گل ایمان امام
        به نفس های شهادت گه
        نالان زمان
        ای شفای دوران
        ای شهامت احسان
        ای تکامل در حمد
        ای شکیب زینب
        ای ندای زهرا
        ای حسین مظلوم
        ای جوان شیر زیان
        ای توان دوران
        ای بقای باقی
        ای صدای یاران
        ای قوی پنجه به جنگ
        ای سرا پرده حیا
        ای اقا ای اقا ای اقا
        تو بر من اموختی
        لطف کردن بی شما کردن
        شوق دادن بی توقع داشتن
        عشق دادن یا توکل کردن
        جان دادن بی ترحم کردن
        صبر کردن و تحمل کردن
        ای از فضل و کرم
        اسم تو سرشار است
        ای که بی دست شدی
        دست تو سلطان است
        دل تو دریا است
        لب تو خشکیده
        ای بدنبال سراب
        از برای طفلان
        دست تو خونین است
        ای برای یک جرعه اب
        نگهم پر اب شد
        مثل یک چشمه جوشان جوشید
        از برای طفلی
        که بر یک جرعه اب
        بچشید خون تنش
        دست من کاش مباد
        سر من کاش مباد

        لب تو خشکیده است
        نگهم کور شود
        دیده ام نابینا
        تا نبیند
        تن بی دست ولب خشکت را
        ای اقا ای اقا
        ای علمدار زمان
        ای ابولفضل عباس
        ای اقا ای اقا
         
        \"crying\"
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0