سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        شعر من روح سرگردان

        شعری از

        ناصریا

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۰۳:۰۶ شماره ثبت ۵۷۶۷۲
          بازدید : ۵۷۴   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ناصریا
        آخرین اشعار ناب ناصریا

         
        شعر من 
        روح سرگردان مردی ست 
        یک پای ش در آخرتی موهوم 
         پای دیگرش ایستاده بر این جهان سست 
        واژه هایم، آشفته بازاری ست 
        مثل افکار تو 
        مثل احساس او 
        شبیه همسایه ای که نمی شناسم اش 
        گفته های من یادگاری از گذشته دور 
        از همان آغاز ازل 
        می رسد به آدمی که هبوط کرد 
        به قابیل برادر-کش که سقوط کرد 
         
        شعر من 
        خرده ریزهای حکیم طوس است 
        همو که حماسه ساخت 
        شعر سرود، همه اش بی دروغ 
        و یا تکرار شعر سپید بانویی ست 
        نامش فروغ 
        ولی من امروز, شاعری ترسویم 
        غم نام و شهرت؟ نه 
        غم نان دارم 
        نمی توانم از حقیقت، بگویم 
        می‌دانی!؟ سخت است 
        ولش کن 
        آن هم از پریشانی بخت است 
        چگونه بنویسم از جنگ 
        از آن جوان پاک 
        که بر روی مین خزید 
        و نعش ش، تکه تکه برگشت 
        یا حکایت اویی را که مکرر حق ما میخورد 
        آه شنیدی؟ دیشب از مکه برگشت.
        بگذار زبان به دندان بدوزم 
        ناله کنم, و در خودم بسوزم 
        امشب, آه جگرم. 
        قلم، غم دارد 
        دهن کف کرده و هی خون می بارد 
        با دل خود درگیرم 
        پراکنده، پریشان 
        به دروغ از می و مستی، 
        از شراب می گویم 
        به ناچار از لب و خط یار 
         
        به راستی از روزگار خراب می گویم 
        بر این شعر ناتمام, به به نگویید 
        از دل بیقرار شاعر، خبر نجویید 
         
         
         #ناصریا
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۰۵
        خندانک خندانک خندانک به جمع ماخوش آمدید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ناصریا
        ناصریا
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۱۸
        ناصریا:
        دوباره اگر باران این حوالی سر بزند
        همه را خیس کند
        بشوید گرد و غبار
        و ببارد بر خانه ما
        پر کند حوض حیاط را از آب
        باز عکس تو را خواهند دید
        که لبخند می زنی
        و شب ما را پر از نور میکنی
        تو ای مهتاب!
        گر چه حوض ، از آب خالی ست
        اما ردپای خیالت
        بر پاره پاره های کاشیها جاری ست




        #ناصریا


        @naseria96
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۰۹
        واژه هایم، آشفته بازاری ست
        مثل افکار تو
        مثل احساس او
        شبیه همسایه ای که نمی شناسم اش

        درودتان خندانک خندانک

        خندانک به شعر ناب خوش آمدید خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۴۵
        درود گرامی
        جالب و زیبا ست خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۰۶
        درود گرامی خندانک
        محمدکدخدائی
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۰۰:۲۲
        با سلام وادب گرامی شاعر زیبا نگاه !
        زیبا و بامعنا و دلنشین سروده ای
        بر دل جانمان نشست و محظوظ شدیم احسنت!
        در سروده (ما خدا ییم) مفتخرا میزبان شما هستیم !
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ناصریا
        ناصریا
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۲۰
        ناصریا:
        هر گاه غریبه ای با من از عشق می گوید، از امید می خندد، و شور و شوقی از به هم پیوستن را پیشکش می آورد، حسی در من پدید می آید مثل حس قطره ای که دست در دست قطره ای دیگر، به سوی دریا رهسپار است.
        هر گاه غریبه ای از سخن من، شور می‌گیرد ، اشک شوق می ریزد، من در دریای چشم او غرق می شوم، مثل عقابی که غرق آبی آسمان است، یا ماه که در حوض حیاط مان، رقص کنان، غرق می شود.
        هر گاه غریبه ای از عشق می‌گوید ، می فهمم که اینجا، غریب غریب هم نیستم.
        روزگارت آبی باد دوست خوبم
        ارسال پاسخ
        منوچهر مجاهدنیا
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۰۶:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک به شعرناب خوش آمدید.
        ناصریا
        ناصریا
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۲۹
        ناصریا:
        سلام میدهم
        علیک میگویی
        دست میدهی
        در آغوش میگیرم اَت
        مرا می بوسی
        و
        من با همان یک بوسه
        غرق نور میشوم
        من ِ من، باز در تو، محو می‌شود.
        بودنی، از ازل، همین بوده
        در آمیزش نور و سایه
        سایه است که همیشه محو می‌شود.




        #ناصریا
        ارسال پاسخ
        منصور شاهنگیان
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۵۱

        درود بر شما و

        بر کلام شما ...
        ناصریا
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۵۱
        ممنون از همه دوستان
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۲۹
        سلام بزرگوار
        بسیار خوش آمدید خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۶ ۱۶:۲۶
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی رفیــــعی وردنجانی
        سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۳۸
        درود و سلام
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0