شنبه ۸ ارديبهشت
پریشان رفته ای شعری از مژگان مهر
از دفتر مژگان_مهر نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۹:۱۹ شماره ثبت ۵۴۱۷۶
بازدید : ۱۷۲ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب مژگان مهر
|
پریشان رفته ای
بعد ِ من با آدمکهای فراوان رفته ای
از مترسکها شنیدم با کلاغان رفته ای
زمزمه از دوستانت بود قبل از من ولی
همهمه با دشمنانم کرده آسان رفته ای
رفتن ِ اجباریم را بی وفایی خوانده ای
زشت وزیبا،پیروبرنا بادل وجان رفته ای
شرمی از چشمان ِ من آخر نکردی بی وفا
با دو چشم بسته تا کوی رقیبان رفته ای
یک غلط نه صدغلط کردی که با اسم رفیق
مبتلا کردی دلم را چون طبیبان رفته ای
من سپردم دل به شعروشاعرچشمت شدم
تو سپردی سربه اغیار وغزلخوان رفته ای
دیگر از موی پر از پیچت نمی خواهم خبر
بسته بهترموی تو، دیدم پریشان رفته ای
#مژگان_مهر
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با دو چشم بسته تا کوی رقیبان رفته ای
یک غلط نه صدغلط کردی که با اسم رفیق
مبتلا کردی دلم را چون طبیبان رفته ای
من سپردم دل به شعروشاعرچشمت شدم
تو سپردی سربه اغیار وغزلخوان رفته ای
دیگر از موی پر از پیچت نمی خواهم خبر
بسته بهترموی تو، دیدم پریشان رفته ای
به به
بسیارعالی بود