سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 18 خرداد 1403
    1 ذو الحجة 1445
    • سالروز ازدواج حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها، 2 هـ ق
    Friday 7 Jun 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۱۸ خرداد

      رشحه

      شعری از

      وحید سلیمی بنی

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۵ ۱۸:۴۸ شماره ثبت ۴۸۷۲۷
        بازدید : ۵۰۵   |    نظرات : ۱۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر وحید سلیمی بنی

      « گلرخ مه چهره بسته روی خود را با نقاب
      یا به افسون کرده پنهان در دل شب آفتاب »*
      من که محتاجم به نورش گو نماید چاره ای
      یا نمایاند رخش را یا برآرد آفتاب
      از تب سودای وصلش همچنان دیوانگان
      مات و مبهوتم همیشه وقت بیداری و خواب
      بهر ما سرگشتگان ماوا و منزلگه کجاست
      جز سرای ساقی و نوشیدن جام شراب
      ای که در دام فسونت سرخوش و حیران شدم
      پای در دامت نهادم صید ما کن با شتاب
      رشحه از عشق تو خواند و با غم عشقت گریست
      با رخ مهتابی ات بر محفل دل ها بتاب
      ----------
      *رشحه
      بیگم دختر هاتف، متخلص به رَشحه شاعر ایرانی در دوران قاجار بود.
      پدر بیگم «هاتف اصفهانی» شوهرش «میرزا علی اکبر، متخلص به نظیری»، پسرش « میرزا احمد متخلص به کشته» و برادرش « سید محمد متخلص به سحاب» نیز همگی شاعر بودند.
      مقام شعری بیگم از برادرش «سحاب» بلندتر بود. او از سادات بود و مدح بعضی از دختران و پسران فتحعلی شاه قاجار می‌گفت. محمودمیرزا در تذکره نقل مجلس می‌نویسد رشحه شاعری بسیار توانا بود و «با لاله خاتون و مهری هروی و مهستی گنجوی که مهتر و بهتر شعرای نسوان می‌باشند همسر و برابر است».
      دیوان شعر بیگم به گفته محمودمیرزا سه هزار بیت شعر داشت که از بهترین و بزرگترین دیوان‌های یک زن شاعر ایرانی بود که در دست نیست. در تذکره نقل مجلس صد بیت از شعرهای او و ضمیمه دیوان هاتف هفتاد و پنج بیت آمده است.
      تاریخ دقیق مرگ وی مشخص نیست ولی تا سال ۱۲۳۱ ق رشحه هنوز زنده بود.
      بخشی از غزل او :
      جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم
      که بینم از تو وفایی گذشت عمر و ندیدم
      سزای آنکه ترا برگزیدم از همه عالم
      ملامت همه عالم بین چگونه شنیدم
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۵ ۱۸:۵۲
      خندانک
      علی   صادقی
      دوشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۵ ۲۱:۲۶
      سلام وعرض ادب
      ضمن تحسین سروده ی زیبا وپر معنای شما بزرگوار
      وهمچنین توضیحات جامع وکارساز خندانک خندانک خندانک

      بهر ما سرگشتگان ماوا و منزلگه کجاست
      جز سرای ساقی و نوشیدن جام شراب..............لذت بردم ...دست مریزاد ./ خندانک
      علی اصغر اقتداری (حرمان)
      سه شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۵ ۰۷:۱۸
      درود بر شما

      توضیحات خوبی بو.د
      چرا تخلص یک شاعر زن ؟
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      سه شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۵ ۱۷:۱۱
      با سلام خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0