رسیدم تا به آیات حجابش

ممنونم بانوی حسین زاده موفق و سربلند باشید

درود بانو
بسیار جالب و زیباست

با سلام بانو بسیار خوب سروده اید موفق باشید

زیبا بود

درود بر شما خواهر مهربانم
موفق باشید

سلام بانو
چقدر خوب بود همه مثل شما خودشان به ضرورت یا عدم آن پی ببرند
اجبار هر پدیده موجب مقاومت در برابر آن میشود
این دیدگاه من است و الزاما درست نیست

سلام بر بانوی روشنفکر و باایمان - خداوند بر ایمانتان بیفزاید

دروود برشما مهربانوی گرامی
اندیشه ی سبزتان ستودنی است

سرکارخانم حسین زاده، بانوی گرامی، سلام علیکم.
...............................................................................
قسمتِ اوّلِ این مثنوی رانیزخوانده ام.............ولی گویا ،(نظردِهی).رابسته بودید .........
بزرگوار.زیبا می سُرایید ودلنشین،شاید ازان نظر که بیان حقیقتی ست اززبانِ حقیقت..(قرآن.........)...که حجاب را،فرض نموده ، هم برای زنان.وهم مردان.(البته بگذریم ازاینکه برخلافِ انچه معمولاً می گویند،معنای«جلباب» فقط ،مقنعه یا چادر، نیست)..........پوششی که بدنِ خانم هارابه نوعی بپوشاندکه.........ظواهرِ آن دردیدِ نامحرم نباشد.......
شما یادتان نمی آید.......درگذشته های نه چندان دور.خانم های مسیحی، نوعی روسری به سرمی کردند وگوشه های ان را، زیرِ گردن وجلوِ سینه ،گره نمی زدند ، بلکه ازپشتِ گوشها به عقب می بُردند.به شکلی که قسمت های زیادی ازگردن وسینه ،نمایان بود.........عرب ها هم درزمان جاهلّیت به همین شیوه ازروسری استفاده می نمودند.............دستورِ حجاب که ازطرفِ خداوند متّعال صادرشد، این نوع پوشش رامنع نمود ..............
به هرحال(با پوزش) گاهی اوقات این مثنویِ بسیار زیبا ، با یک هجای کوتاه ، ازوزن خارج می شود وگاهی قافیه ها......مشکل دارند که اگردررفعِ انها بکوشید(که مسلماًّ ازشما ساخته است).بسیار بجا خواهد بود...
خسته نباشید بزرگوار...........

................... .......................

زیبااااابود خواهرم...
دست مریزاااد
................. ...................
هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! حتما می دانید که نوبل مخترع دینامیت است. زمانی که برادرشلودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد:….
“آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ آور ترین سلاح بشری مرد!”
آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟
سریع وصیت نامه‌اش را آورد. جمله‌های بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌ای برای صلح و پیشرفت‌های صلح آمیز شود.

درود برشما عزیز گرامی برایم زیبا ولذت بخش بود یقین دارم پله های ترقی ادبی را زود تر از حد معمول طی خواهید نمود پاینده وپیروز باشید وماندگار

سلام بر بانوی باایمان اندیشه ی تان پاک است
موفق باشید

آفرین

درود بر شما بانو
به جا و اندیشمندانه سروده اید
احسنت ها

سلام بر گرامی دختر فرزانه ام،

حضرت علییه سرکار خانم حسین زاده ی عزیز.

درود تان باد.

مبحث شریفی را با بیان نجیب فتح باب فرموده اید،

که ضمن آموزندگی، بسیار دل نشین نیز می باشد.


شکوفنده ترین باشید و شادان ترین.


با مهر :

\" آگاه \" .

.

مرحبا بانو....
زیبا و پر معنا....برقرار و سرسبز باشید

سلام


خواهر خوبم


همیشه مثنوی داستانی خصوص اگر شرح حال

خود شاعر باشد زیبایی خوبی دارد

واما ایرادتی از نظر شعری دارد که جناب شیخ آبادی

فرموده اند

لذت بردم

اصولا یکی از بزرگترین راههای دین استواری در اعتقاد است

و دفاع عاقلانه با بیان وحی و بیان حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین:

کلامکم نور و امرکم رشد... جامعه کبیره

بسیار زیبا بود