سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        قدم های دو هم قدم پاییزی

        شعری از

        علی حاتمیان

        از دفتر سلام نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۰۷ شماره ثبت ۴۴۸۷۷
          بازدید : ۴۴۶   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        پس می گیرمت از روزگار

        تو را به بغض کوچه های باران خورده نمی سپارم

        دوباره میخندم و لبخند می زنی

        دوباره تو را از تو پس می خواهم...

        می بارمت بر زندگانیم؛

        شبیه باران بر قلب سرد این شهر.

        و بعد از سلام-ت تگرگ میشوم

        و بعد از سلامم رنگین کمان میشوی...

        دوباره تو را با من خواهند دید؛

        تمام مردم این شهر نفرینی...

        و نام ما را بر این شهر می نگارند

        قدم های دو هم قدم پاییزی
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۵۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۱۳
        درود گرامی
        بسیار جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۵۹
        تو را به بغض کوچه های باران خورده نمی سپارم خندانک
        حوریه (دلشید) اسماعیل تبار
        شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۳
        درود بزرگوار.. خندانک
        چه زیبا و ساده نگاشتید..
        زنده باد..
        خندانک خندانک
        خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        بسیار زیبا و روان
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۲۲
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        بسیااار زیبااا بود خندانک خندانک خندانک
        هزاراااان درود خندانک خندانک
        ....................... خندانک خندانک خندانک ........................
        هدیه به اهالی خوب شعرناب:
        شهسواری‎ ‎به دوستش گفت: بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی می کند برویم.میخواهم ثابت کنم که‎ ‎اوفقط بلد است به ما دستور بدهد، ‏وهیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمی‎ ‎کند‎.
        دیگری گفت: موافقم .اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم‎ .
        وقتی به قله‎ ‎رسیدند ،شب شده بود. در تاریکی صدایی شنیدند:سنگهای اطرافتان را بار اسبانتان کنید‎ ‎وآنها را پایین ببرید‎
        شهسوار اولی گفت:می بینی؟ بعداز چنین صعودی، از ما می خواهد‎ ‎که بار سنگین تری را حمل کنیم. محال است که اطاعت کنم‎ !
        دیگری به دستور عمل کرد‎. ‎وقتی به دامنه کوه رسید،هنگام طلوع بود و انوار خورشید، سنگهایی را که شهسوار مومن‎ ‎با خود آورده ‏بود،روشن کرد. آنها خالص ترین الماس ها بودند‎…
        بزرگی می گفت:
        ‎تصمیمات خدا مرموزند،اما همواره به نفع ما هستند‎.‎
        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۳۳
        درود برشما
        خیلی هم قشنگ
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0