سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        هوای تازه

        شعری از

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        از دفتر مانامه نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۳۹ شماره ثبت ۴۳۹۴۹
          بازدید : ۸۸۴   |    نظرات : ۱۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        هوای تازه
        بوی نم می اید.
        شیشه پنجره تاول دارد.
        دود اول برود
        فحشها بعد بیایند داخل.
        کام های سرطانی زغال
        زاغ دودی جلد است.
        همه چیز میچرخد
        می خوابم
        ...
        وای چشم تو هنوزم ابی است
        دست دلواپس من
        عمق زیبا شدنت
        طپش قلب و سلام
        همه اینجا هستند
        چقدر کوتاه است
        ...
        دست سرخ منقل
        خلط دارم امشب.
        نعشه گی دور سرم می چرخد.
        سرخیت را بردار
        عاشق زردی سر پا هستم.
        انتخابات چقدر نزدیک است
        پول و کوه و دریا
        همه را باید خورد.
        دست دیوار اتاق از سر من خسته شده
        می خوابم
        ...
        رقص و دلواپسی و شرم .
         : سلام .
        می خندی
        خسته ام .میدانی ؟:
         می خندی 
        اخرین دیدار است .:
        و تو می خندی باز
        ...
        به کلاغ شک دارم
        بوی دیوار گرفته پرهاش.
        چقدر اینجا دود است.
        یک سرنگ
        غرق هوای تازه
        10 سی سی .......
        ...
        چقدر پر حرف است  مگس بی ناموس
        لیز خورده پایش
        همه چیز می چرخد
        به کلاغ شک دارم
        شک کردم
        شک
        چشم را میبندم
        ...
        بوی نم
        بوی جسد می اید
        .
        .
        شاخ نبات
        فاتحه میخواند
        (با عرض معذرت بابت سیاهی شعرم)
        ۱۴
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        علی غلامی

        ،

        صفیه پاپی

        ،

        فریبا غضنفری (آرام)

        ،

        وحید کاظمی

        ،

        آرمین اسدزاد (الف)

        ،

        امیر جلالی( ا م دی )

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        مجنون ملایری

        ،

        عظیمه ایرانپور

        ،

        عباس وطن دوست

        ،

        نیره ناصری

        ،

        حسام الدین مهرابی

        ،

        فرهاد مهرابی

        ،

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        ،

        مسعود احمدی

        ،

        سیده لاله رحیم زاده(آلاله سرخ)

        ،

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        يدالله عوضپور آصف

        ،

        مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)

        ،

        مهدی صادقی مود

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        احمدرضانظری چروده

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        الهه نصیری زاده

        ،

        یونسی(یونس)

        ،

        الناز مهدوی

        ،

        صابرخوشبین صفت

        ،

        امید مرادی

        ،

        ایمان نوش آذری

        ،

        جواد صارمی

        ،

        مسيحا

        ،

        محمدعلی جعفریان(عاشق)

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        اسماعیل علیخانی

        ،

        بهاره ترابی (بهارنارنج)

        ،

        علیرضا کاشی پور محمدی

        ،

        صحبت پارکی ( صُبی )

        ،

        علیرضاوالیزاده

        ،

        مهدي حسنلو

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۲۷
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        به کلاغ شک دارم


        بوی دیوار گرفته پرهاش.


        چقدر اینجا دود است.


        یک سرنگ


        غرق هوای تازه

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        احسنت استادبزرگوارم
        عالییییییییییییییی
        باتصاویری متفاوت وجالب خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        موفق باشید خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۴۲
        درود گرامی
        جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        علی غلامی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۵۳
        سلام و درود جناب شفیعی
        باید تبریک گفت به فکر خلاق تان و بهره ها برد از محضر شما گرامی.....
        و باید خدا را شکر گفت که از اعتیاد هم بدورید این را می توان از شعرتان فهمید...
        مٌا در ادبیٌات ، اصل بر ادب است و ادیب بودن :
        - داشتن شخصیت
        - صفای باطن
        - خلق خوش
        - بینش قوی
        - مثبت اندیشی
        - تفکرات زیبا
        - دانش و آگاهی لازم ( ذات نایافته از هستی ، بخش ، کِی تواند که شود هستی بخش ؟! )
        - مردم دوستی و رعایت حال دیگران
        و....اشعار شما همیشه متفاوت است
        تفاوت خودش یک امتیاز است.
        طنز تقریبا زیر بنای اکثر اشعارتان است
        شاید بتوان گفت شما با طنز ادغام شده اید
        خیلی حرفها را با طنز بهتر میتوان زد.بهتر میتوان پیامش را منتقل کرد
        طنز نه خنداندن است.بلکه طنز حقیقی خنده ای تلخ بر لب مخاطب می نشاند و به اندیشیدن مجبورش میکند.به تفکر و دیدن لایه های پنهان ولی عمیق شعر
        شما بیشتر از آنکه فرم گرا باشید معنا گرایید
        معمولا شاعران فرم گرا اشعارشان در کوتاه مدت مخصوصا بر عوام تاثیر بیشتری دارد
        اما شاعران معنا گرا بیشتر به ماندگاری شعرشان می اندیشند
        تجربه...سواد ...شخصیت...باورها و محیط همه در شعر دخیلند
        و شکر خدا شما همه را دارید
        جهان بینی شما کاملا در اشعارتان پیداست.شعرتان حرفی برای گفتن دارد
        و این ارزشمند است
        البته نمیتوان انکار کرد که فرم هم بخشی از جادوی شعر است
        فرم و معنا اگر با هم ادغام شوند شاهکاری خلق میشود
        هر کدام بی وجود دیگری ناقص است
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۰۷
        ................. خندانک خندانک خندانک ....................
        درود جناب شفیعی بزرگوار خندانک خندانک
        سبک نوشتاریتان را می پسندم و بسیار دوست دارم. زیبا ومتفاوت می نویسید ...
        شعر مادر محشر بود منظورم همان شعر مادر مبتلا به پارکینسون است...البته اگر برداشت من درست بوده باشد ...اگر جمله ی «باز جایت خیس است» مربوط به زمان حال و از زبان شاعر باشد . و اگر جمله متعلق به مادر باشد وضعیت فرق می کند و مادر آلزایمری است نه پارکینسون.هردو در یادزدودگی مشترکند اما عدم کنترل ادرار در بیماران مبتلا به پارکینسون شایع است ...
        به هرحال برداشت من این بود.و امیدوارم اشتباه نکرده باشم.
        .................. خندانک خندانک خندانک .....................
        در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد، هر چه کرد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد؛ تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟

        کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بی هیچ فکری گفت: “۳ سکه” مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت:
        “سند جهنم” مرد با خوشحالی آن را گرفت. از کلیسا خارج شد، به میدان شهر رفت و فریاد زد:
        من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید، چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نخواهم داد!
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۰۲
        مثل همیشه جالب و با مفهومی خاص .....

        زبیا و تلخ بود .... درود هااا خندانک خندانک خندانک

        ایندفعه زود رسیدما خندانک
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۱۴
        درود بر داداش گلم استاد شاهرخ بزرگوار
        عالی مثل همیشه
        5یر از این هم انتظار نداریم
        تلخ و زیبا
        مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۱
        بسی جای تقدیر داشت خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۶
        دوست عزیزم جناب شفیعی ، اثر شما و هر هنرمندی که دغدغه دارد ... سیاه نیست ...اصولا شعر سیاه نیست شعر آینه است ...شعری که متعهد است آینه است ...اگر پیرامونش سیاه باشد آنرا سیاه نشان می دهد و اگر سپید باشد آنرا سپید نشان می دهد. بهره بردم و آموختم از قلم اندیشه مدار شما و سپاسگزارم که به این سفره نان و عقل و وجدان دعوتم کردید . درود بر شما خندانک
        مجنون ملایری
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۱۹
        باسلام بسیار عالی تصویر سازی خوب موفق باشی
        عظیمه ایرانپور
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۵۳
        درود بر شما خندانک
        عباس وطن دوست
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۰۲
        خندانک
        سلام

        درود بر شما و احساس زیبایتان جناب شاهرخ عزیز

        ذوق و احساس نابتان قابل تقدیر است

        خندانک ...................درود..................... خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۳۱
        درود جناب شفیعی بزرگوار

        قلمتان را بسیار دوست دارم و همیشه خواننده آن هستم به واقع بگونه ای متفاوت می نویسید .

        چقدر پر حرف است مگس بی ناموس

        لیز خورده پایش

        همه چیز می چرخد

        به کلاغ شک دارم

        شک کردم

        شک

        مگس بی ناموس را بسیار زیبا بکار گرفته اید و هم نشانه حشره ای مزاحم است هم شاید کثیف وچرخ زدن را تداعی میکند تا افتادن بر روی زمین و دست آخر بوی نم وجسد..

        استفاده می کنیم از اشعار پربارتان
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۴۸
        سلام دوست عزیز
        مثل همیشه متفاوت و دلنشین
        و در نهایت تلخی لذت بخش...
        احسنت
        فرهاد مهرابی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۸:۵۰
        خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک

        سلام جناب شفیعی گرامی
        درود بر شما
        شعر زیبایی که سرودید باعث شد همه از کارتون تمجید کنند
        بسیار عالی

        خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۹
        درود برشما شاعر گرامی آفرین برقلمت همواره شادوپیروزباشی خندانک خندانک خندانک
        مسعود احمدی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک

        درود بر شما .
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۴۷
        داد از این بی درمان درد ...همان دردیست که از هر طرفش بخوانی درد است ونادان مبتلایش را هم از هر سو نگاه کنی بازهم نادان...بگمانم!

        ممنونم استاداز این اثر اجتماعی شما که خوب هم از کار در آمده بود...

        پایندگی تان آرزویم................. خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸
        جناب آی شفیعی عزیز، سلام علیکم.
        ..........................................................
        اثری بسیار گرانسنگ وفاخر، خلق کرده اید......
        وچه خوب به تمجید نشستند دوستان این سروده ی بسیار دلنشین را.
        خسته نباشید بزرگوار........
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۰۸
        سلام شفیعی عزیز زیبا وجالب بودند خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۴:۳۴
        دوست خوبم جناب شاهرخ
        درودبرشما
        زیباخواندم خندانک
        خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۵۵
        داد از بی درمان درد
        افیونِ بد مست
        زشت هیبت و بد لگام
        تا سوار شود بر گُرده ات
        نتوان فرار
        کولی دادن
        به پهنا و بلندای عمر
        اسیر را
        بداهه در حد توان
        مانا باشید
        مهدی صادقی مود
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۳۴
        خندانک خندانک
        سلام جناب شفیعی عزیز
        اولا درود برشما بزرگوار که آینه ی تمام قد مشکلات اجتماعی شده اید و بسیار ارزشمند است این اشعار اندک در بین هزاران شعر عاشقانه خندانک

        دوما خوندم و غصه خوردم و لذت بردم
        بسیار زیبا و نو و تامل برانگیز
        خندانک
        محمد رضا نظری(لادون پرند)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۴۲
        درود بزرگوار

        بسیار زیبا....

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمدرضانظری چروده
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۷:۱۹

        سلام جناب شفیعی عزیز خندانک خندانک
        انتخابات چقدر نزدیک است
        میدونید آقای شفیعی راست میگه زمان انتخابات همه چیز آزاد میشه خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۳۲
        سلام بر شاعر گرامی
        وقتی خودمون تو جهنم هستیم ،گفتن از بهشت لذت بخش تره .
        باور ندارین از .....بپرسین .
        شعر تلختان را خواندم و افسوس زندگی شیرینی را خوردم که ما آدم ها مسبب تلخیش شده ایم .
        رد قلمتان همیشه زیباست .
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        الهه نصیری زاده (وفا)
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۵۹
        سلام و عرض ادب

        در سرودن تلخی ها بسیار توانمند هستید
        و همیشه خاص و متفاوت

        خندانک خندانک خندانک
        یونسی یونس
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۲۰
        سلاااام و عرض ادب و ارادت
        جناب استاد و دوست ارجمندم شاهرخ
        احسنت لذتت بردم از شعر هر چند بدون قافیه بود
        ولی فول لااااااااااااااایک البته تا اینجا
        چقدر کوتاه است. هنرمندانه بود .
        حضرت نیما خود میفرمایند شعر بدون قافیه همانند ادم بدون استخوانست
        صابرخوشبین صفت
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۱:۵۳
        خندانک خندانک خندانک
        الناز مهدوی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۰۹
        درود بر شما
        بسیار عالی خندانک
        امید مرادی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۲:۴۲
        ایول اقا کلی فسفر سوزوندیم دودش برا تو چش بدخواهاتون خندانک
        دوس داشتم خیلی...مخلص شماییم خندانک :30

        غار
        غار
        غار
        یک دسته کلاغ
        وز
        وز
        وز
        یک مشت مگس...
        دیگر
        جای هیچ حرفی نیست
        گوش هایم تمام شده اند...

        همین الان خندانک
        جواد صارمی
        دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۱۳
        خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۴۷
        سلام استاد مهندس
        واژه هايم ته كشيده نميتونم بنويسم برات ....تا بعد خندانک
        اسماعیل علیخانی
        سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۱۸:۳۲
        سلام و آفرین بر طبع روان شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۵۴
        بسیاااااااار عالی خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۸
        طنازی شما در شعر معرکه است
        آفرین خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0