سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
    5 ذو القعدة 1445
      Sunday 12 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

        بی نام

        شعری از

        سمیرا حاجی کمالی(گندم)

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ تير ۱۳۹۴ ۰۰:۲۴ شماره ثبت ۳۸۴۰۷
          بازدید : ۳۳۰   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سمیرا حاجی کمالی(گندم)
        آخرین اشعار ناب سمیرا حاجی کمالی(گندم)

        دلتنگی ام را با خودت ببر
        پیراهنم بدون پیراهنت, تاب دلتنگی ندارد.
        ****************************************
        دیروز حادثه ای رخ داد
        امروز یک سبد سیب با طعم عشق, مهمان منی
        *************************************
        تو را آرام ورق میزنم
        به پایانت که می اندیشم
        از نو آغازت می کنم
        ***********************************
        نابینا شده ام
        دیر زمانی ست که پلکم را به دری که رفته ای دوخته ام
        ***********************************************
        در من که میرقصی ظهر تابستان میشوم
        اتاق پر شده از تابستان تو
        **************************************
        هم کلاسی ام بود
        بعدها فهمیدم "م" حرفهایش تو بودی!
        **********************************************************
        از لیست مخاطبین گوشی حذفت کرده ام
        تک تک پیام هایت را هم
        حتی پیام هایی که بوی تو میدادند
        فقط مانده ام با دلم چه کنم
        دلم امکانات ندارد
        چه رسد به گزینه ی حذف...
        *******************************************
        بیا النگ و دولنگ باشیم!
        النگ و دولنگ که باشیم
        قهرهایمان خیلی زود
        با یک اخم و دو دهان کجی
        به آغوش می انجامد
        ******************************
        دلم را به دریا زدم
        به امید آنکه تو شنا کردن میدانی
        اما فریبکارانه سوار بر قایقی
        مرا در دریای غمت رها کردی
        تا غرق شوم...
        *********************************************************
        او کسی را میخواهد
        تو او را میخواهی
        من تو را میخواهم
        و کسی هم مرا
        من از این چرخه ی بی رحم زمانه
        دلگیرم
        شبی از شبها
        از همین گردش بی رحم زمانه
        می میرم...
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0