سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 2 خرداد 1403
    15 ذو القعدة 1445
      Wednesday 22 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲ خرداد

        فریاد

        شعری از

        منصور دادمند

        از دفتر دیوان مسعود نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۳ ۱۵:۵۰ شماره ثبت ۲۷۴۸۳
          بازدید : ۳۳۲   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور دادمند

        بگذار مزه عشق شیرین تو
         زیر دندانم حس کن
        دست تو در دستم
        لمس کنم
        بگذار نام من بر قلب
        تو حک شود
        لب تو به نام من
        خنده شود
        بر غم و اشک من
        فریاد به دلدار شود
        بگذار مست مست به جان شوم
        هستی من با ذکرت جان شود
        نمی دانم چرا
        نام تو چون رعد
         برقلب من لرزه می زند
        ترس بر جان و
        اشک بر دیده
        شکوه بر جان می زند
        خود را حقیر و حقیر میبینم
        در بارگه زری   تو
        چو برگی درباد
        زیر پای رهگذران
         تکه تکه می شوم با دردش
        ناله بر ناله بر باد می شوم
        نمیدانم چرا بلبل عشق
        به باغم سر نمی زند
        خنده بر لب گلهای پزمرده ام
        به نغمه جان  آوازنمی زند
        نمی دانم خطایم بر عشق چیست
        من که هر چه داشتم به قمار عشق
         به یک مهرت باختم
        این منم باخته ساخته دلبسته وابسته
        که بر تو تاخته
        این منم هستی ام را
        به یک فریاد به نامت می فروشم
        شراب مذاب جهنم را
        چو می نابت به نامت
        به خوشی وبه شیرینی می نوشم
        خاکستر سوخته ام نام ترا در باد می نویسد
        -----------------------------------------------
        از نوشتن دلنوشته بیزار شدم و دوست دارم غزل بنویسم غزل های ضعیفم به علت کمی علم عروضم و دانشم فعلا قدرت مقابله با دلنوشته هایم را ندارد   به بن بست رسیدم
        فکر کنم لیاقت  نوشتن غزل ندارم 
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0