سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      جنگِ طف 5 کاروان امام حسین (ع) در راه کوفه

      شعری از

      جاسم ثعلبی (حسّانی)

      از دفتر واقعه ی جنگ طف نوع شعر قصیده

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۲ ۱۳:۲۲ شماره ثبت ۲۰۱۰۸
        بازدید : ۴۴۷   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      جنگِ طف 5 کاروان امام حسین (ع) در راه کوفه

      آخر شب با صلاة آغاز کرد ، بندِ اسبِ خوش رکابش باز کـــــــــــــــرد

      در مدینه ماندگان نالیده اند ، سیرِ طوفانِ شقایق دیده انــــــــــــــــد

      بدرقه کردند گل های بهار ، در مسیری سخت جوشان چون قــــــــــطار

      قافله در راهِ کوچِ عاشقان ، کاروانی جمع کردند دلبـــــــــــــــران

      با حسین ابن علی همرزم شد ، ابو الفضل و زینبان در بزم شـــــــــــد

      لشکری زیبنده هفتاد و دو تن ، در مهارت صاحب خبره و فـــــــــــن

      بچّه و معلول و بیمار داشتند ، چون علی پرچم عدل افراشتـــــــــــند

      زره پوشیدند به تن مردان دین ، صد تشکّر دارد و صد آفریـــــــــــن

      همچو حیدر می درخشیدند به جنگ ، صلح خواهانِ جهانی بی درنــگ

      جنگ و خونریزی به دل تحمیل شد ، با تنِ خوشبویِ گل تمثیل شـــــد

      دشمنِ سر سختی آمد دل شکافت ، این همه خونریزی با رحمش نبافــت

      بچّه ها گریه کنان زن ها خموش ، مردها آماده و شمشیر بـــــه دوش

      راهِ سختی در بیابان طی نمود ، مرحبا بر صبر دل ها ســـــــــی درود

      همه مشتاقِ شهادت آمدند ، با شجاعت و قناعت آمدنــــــــــــد

      چونکه از تسلیم آزرده شدند ، سالها از درد پژمرده شدنــــــــــــــــد

      راهِ چاره دعوتِ خلقی به یاد ، عاقبت هر جان محرابش مــعاد

      چند روزی در سفر با گرد و باد ، فکر آینده و غم خیلی زیــــــــاد

      تا که در نزدیکی مرزِ عراق ، دیده شد آتشِ خشمــــــی داغ داغ

      حر و یارانش رهِ قافله بست ، با تعصّب وصلِ مهمانی گسســـــت

      خالی شد از آب تر خورجین ها ، بچّه ها گریان و تشنـــــه ای خدا

      راهِ آب ابن یزید را دور زد ، مانعی گشته مگر جنگ و نبـــــــــــرد

      قافله در جوشِ بر گشتن همی ، لیک حر مانع شده با ماتمــــــــی

      آب کم دارند و هر سو بسته شد ، پس و پیشِ عشقِ دل سر بسته شد

      یک نشستی جور شد پایِ زمین ، حر و یارانش و عبّاس و حســـین

      فکر کرده حر حسین باطل طلب ، نمی دانسته حسین صاحب نسب

      همان لحظه حر به تعظیمی پرید ، پایِ ابن فاطمه با جان کشـــــــید

      بوس کرده روی دلبر شادمان ، از پشیمانی به دل کرده نهــــــــــان

      رفت با قومش سخنرانی گشود ، گفت حر تسلیمِ عشقِ خود نمــــــود

      هر که با حر دوست دارد جنّت است ، با سلام و حسِ عشق و لذّت است

      همدوش گردد با امام مسلمین ، همقطاران این حسین است این حســــین

      در صدی با حر به اسلام آمدند ، عدّه ی دیگر درِ دشمن زدنـــــــــد

      حر و فرزندان و خویشان در ختام ، همرهی کردند حسین در هر پیام

      ظفر مندان در سفر رفتند به پیش ، زیر چتر آن خدا با قوم و خویــــش

      ضمنِ شکرِآن  خدا با صد سلام ، پرواز کردند چون پرستوهـــــــا به دام

       

      جاسم ثعلبی ( حسّانـــــــــــــــــــی ) 30/08/1391

      منتظر سروده بعدی جنگ طف 6  حر و فرزندش در راه شهادت

       

       

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0