سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      جنگِ طف 4 مسلم ابن عقیل سفیر امام حسین در کوفه

      شعری از

      جاسم ثعلبی (حسّانی)

      از دفتر واقعه ی جنگ طف نوع شعر قصیده

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۰۲:۱۳ شماره ثبت ۲۰۰۷۰
        بازدید : ۴۸۲   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      جنگِ طف 4  مسلم ابن عقیل سفیر امام حسین در کوفه

      اهلِ کوفه دل تکلّف کرده اند ، شکل قوم عاد  تخلّف کــــــــــــــــــــــــــــــــرده اند

      نامه ها ارسال کردند دعوتش ، با دل استقبال کردند همتّــــــــــــــــــــــــــــــــــش

      راویان گویا که پی در پی رسید ، مخبرِ دعوت شدند ضدِ یزیـد

      ظاهراً خواهان بیعت با حسین ، رشوه خوارانِ دل مستکبریـن

      شیر در راهِ شفاعت آمده ،  گام در راهِ عدالت ســــر زده

      در دلِ دریا رسید ابنِ عقیل ، فتنه در کوفه فروزان شد چو ســـیل

      وقتی مسلم پا نهاد شهرِ علی ، ظلم و استبداد کوبیده دلــی

      صد هزاراز دلبران بدنام شدند ، با عنادِ حاکمان اعدام شدنـد

      شهر کوفه شهرِ پر آشوب و سرد ، شهر اصنام غالب و مغلـــوبِ  درد

      هر کجا تخت و وزیری خفته اند ،  با هزاران حارصی آورده انـــــد

      جای جایِ شهر تاریک و خموش ، مسلمم در زیر دیگِ غم به جـــوش

      پای در دروازه ی شهری گشود ،  حرفِ دل در قلب و گیرنده نبــــود

      خبر مسلم به کوفه چون رسید ، دور خود یک تن به جز طوعه ندیـــد

      درِ رحمت بسته شد از آن صفا ، اعلام شد خبثِ یزیدِ بی وفــــــــا

      مردِ خسته چون سرِ کوچه رسید ، از کلاغان سیاه دعوت ندیــــــد

      زنِ پیری در خیابان دیده است ، رازِ خود با مهربانی خوانده اســــت

      با متانت قدم در خانه نهاد ، از خستگی در خواب درباری فـــــــتاد

      موجِ سربازان مسلّح با زری ، در خیابان گشت در پی اخـــــــتری

      خبر در دربارِ ظالم پخش شد ، مسلم آمد در کناری نقش شـــــد

      توده توده لشکر آمد نزدِ آن ، در سکوتِ شب نشستند رصــــــدِ آن

      طوعه با مرشد دلی بیدار کرد ، خبرِ از درگیریِ اشرار کـــــرد

      مردِ میدان دست بر شمشیر کشید ، هر که آمد در کنارش سر بریــــد

      پاره پاره گشت دیوارِ ستاد ، از خستگی یار دل از حمله  فــــــــــتاد

      سیلی از دشمن به طعنش سوختند ، از قیامت ترس دل افروختـــند

      طوعه با هلهله و آه و هوار ، همرهی کرده مهمانش در دیــــــار

      با وفایش سر و جسمش تیر خورد ، حرفِ آخر اشهد ان را دیر  بـــرد

      شیر درنده به یک جایی رسید ، از همه جاها مسیر دل ندیـــــد

      کثرتِ سرباز و غربت این دلیر ، دستِ قربانگاهِ باطل شد اســـــــیر

      با حماقت دست و پا حلقه زدند ، سر کشان نزد امیری برده انــــد

      حکمِ ظالم بر دلِ جوشیده خون ،  قله ی قصرِ ستم شد سرنگـون

      ماند جسمش در کنارِ دیده ها ، خواندند الفاظ قهرش زنـــــده ها

      اولین مظلوم دل در کوفه سوخت ، با شجاعت دل به سردارش فروخت

      این خبر در کوفه پیچیده چنان ،  حسین در راهش شنید این تک بیـــان

      سخت آزرده شده  دل از جفا،  در سفر  سفیر دردش شد فــــــــدا

       

      جاسم ثعلبی (حسّانی) 29/08/1391

      منتظر سروده ی بعدی جنگ طف 5 سختی ســــــفر و

      اعتراض قافله ی امام توسط لشکر حر بن یزید الریاحی

       

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0