سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 خرداد 1403
  • روزجهاد كشاورزي (تشكيل جهادسازندگي به فرمان حضرت امام خميني -ره-)، 1358 هـ ش
10 ذو الحجة 1445
  • عيد سعيد قربان
Sunday 16 Jun 2024
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۲۷ خرداد

    دلم چیزی به رنگ خدا کم داشت

    شعری از

    مریم عادلی

    از دفتر شعر و شعور نوع شعر آزاد

    ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۳۰۰۸۷
      بازدید : ۱۲۹   |    نظرات : ۹

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    شباهنگام که می زدتیشه، غم
    بر بندبند قلب زارم
     
    هزاران بارصداکردم توراازپشت دیوار هزاران فاصله
    که لطفت شعله ای شاید 
    به محزون کلبه ی تاریک قلبم بتابد
    دست در دست هم بود لیک روزگار
    بادسیسه های اقبال 
     
    تاببُرند به ستم شاخه های امیدرا
    ازدل این کودک نوپای پرآمال
     
    مرا می بُرد گردبادی
    به آماج مهیب ناامیدی
    سایه ی تردید آمد
    بی هوا نشست برجانم
    گردبادهمچنان می دادتکانم
     
    دلم چیزی به رنگ‌خداکم داشت
    جهان سیه به تن پوشیده،ماتم داشت
     
    آه ازاین چاه ظلمت
    دستی از غیب مراکاش چویوسف
    می رساندم به سلامت
    دلم تا اوج دنیاسخت ناخوب بود
    روزگارم داخل تابوت بود
     
    فلک همچنان می چرخاندچرخش
    وتوای دست نیافتنی ترین دعای من
    همچنان خورشید بودی پس ابر
    خواب سنگینی انداخت روی پلک چشم رختش
    خواب دیدم که ازآن مهلکه چون
    باد دویدم
     
    خواب دیدم به هر آنچه که میخواستم رسیدم
    شب تارم روز روشن بود برمن
    عالمی تصویرگربود
    ازتمام لحظه لحظه های من
    کاش خوابم بویی از رویا نداشت
    کاش این شب هیچ وقت فردا نداشت...
    خواب دیدم که دریک روزخدا
    پابه پای نم نم باران عشق
     
    آمده بودی توازآن دورها
    آمده بودی ودیگرغم نبود
    گُل شادی در زمانه کم نبود
    آمده بودی تو ای رویای من
    تابسازی بهترین فردای من
     
    خواب دیدم ازدعابود آمدی
    لحظه های باخدا بودآمدی
    خواب دیدم که تو بودی ومن و
    هم شادی
    وبه آغوشم جاگرفته بود
    خوشبختی
     
    ناگهان باران شد و بیدار،من
    خیس بارانی آن دیدار ،من
    ازخداخواستم که این رویای من
    کاش رنگی از حقیقت می گرفت
    یادم آمد از دعای وقت خواب
    دستگیر و دلخوشی عاشقان
     
    دست بُردم به خدای آسمان
    که شب سیه راسپید کند
    نیم نگاهی اوبه این زمین کند
    توبیایی سپس ای موعود دل
    چشم اعجازت دلم را عید کند
    ۵
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    سید هادی محمدی
    ۲ هفته پیش
    درود بر شما

    قلمتان نویسا

    بمانید به مهر و بسرایید

    خندانک خندانک
    دانیال حاجی زاده (اشک)
    ۲ هفته پیش
    خیلی زیبا بود بانو خندانک خندانک خندانک خندانک دلنشین و عالی قلمتان همیشه در راه عشق بچرخد
    رسول دبیر (نافذ)
    ۲ هفته پیش
    باسلام ودرود فراوان خندانک ⚘⚘⚘⚘
    محمدرضا آزادبخت
    ۲ هفته پیش
    درود بانو عادلی خواهر ارجمندم شعر زیبا واندیشناک از قلم تابانتان خواندم
    سپاس از اشتراک زیبایتان
    محمد گلی ایوری
    ۲ هفته پیش
    درود و احترام
    خندانک خندانک خندانک
    هواجان جاویدان
    ۲ هفته پیش
    🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

    درود بر اندیشه و احساس زیبایتان

    🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

    راحله حصارکی (راحیل)
    ۲ هفته پیش
    موفق باشید💐
    علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
    ۲ هفته پیش
    درود بر شما بانو عادلی بزرگوار 🌺💐🌺
    فرامرز عبداله پور
    ۲ هفته پیش
    درود
    زیبا و دلنشین و
    پرمعنا سروده اید
    ⚘❤🌾
    رقص قلمتان ابدی
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0