دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
|
|
عصر حاضر
عصر اوج ابلهی ست
نسلی ویرانگر به دنیا آمده
|
|
|
|
|
تو هیچی و من هیچم و می پیچم از این عالم بی هیچ!
|
|
|
|
|
به امید جهانی عاری از زندان و زندانی
|
|
|
|
|
انگار بذر سیاهی در این سرزمین کاشتند
هرچه درو میکنی هنوز هم سیاهیست
|
|
|
|
|
آوارهی شبهای زمستان شدهام
|
|
|
|
|
من یقین دارم حسین بن علی ما را فرا می خواند اگر دل هایمان شنوا باشد به صحرای کربلا فرا خوانده می شو
|
|
|
|
|
امروز، هم آغاز و سرانجام ِ جهان است/ چون آنچه که دیروز، نهان بوده؛ عیان است
|
|
|
|
|
با تبریک روز پدر به همه ی پدران عزیز سرزمینم
به یاد پدران آسمانی
|
|
|
|
|
ای صوفی
انگار حوصله ت پیر و فرسوده شده
|
|
|
|
|
ای وای از آن غم که به زینب آمد
|
|
|
|
|
خستگی بر گرده ی ماه می پیچد....
|
|
|
|
|
به مناسبت رحلت جانگداز عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری(علیها السلام) در تاریخ 15 رجب 1441- سه شنبه 2
|
|
|
|
|
برشی از دلنوشتهی دختری که تو را دوست داشت
|
|
|
|
|
می خواستم پرنده باشم اما
...
|
|
|
|
|
مرا تا آخرین دم دوستم دار
|
|
|
|
|
هان که احمد برتری دارد به هر انس و نبی
چون ورای هر نبی همپای او باشد علی
|
|
|
|
|
نمی سوزد دگر قلبت ، برای چشمِ حیرانم .
به یادت هم نمی آید ، به من می گفتی جیرانم.
|
|
|
|
|
آسمان امشب شبیهِ بغضِ سنگینِ من است
|
|
|
|
|
طالعم شد شاعری باشم چو نی زَانبان غم
|
|
|
|
|
آثار خـدا ديدنـد ، آنان كه خـدا جويند
آثار نـمي بيننـد ، آنان كه خطا پوي
|
|
|
|
|
خدایا انتهای آسمان عشق را ماوا و ملجای دل دلخسته ی ما کن
خدایا انکسار نور را بر این تن رنجور بی س
|
|
|
|
|
ثانیه ها به سادگی می گذرند
|
|
|
|
|
درمیانِ خواب ام ، چند لحظه ،
پرده از راز افتاد
|
|
|
|
|
می گذرد..؟
ظاهرا روزگار می گذرد
گر چه چون زهرمارمی گذرد
تا کماکان خودت رابشناسی
قسمتی از بها
|
|
|
|
|
چون کودکی با قایقی از کاغذ کاهی
آیی به سوی موج های التهاب دل؟
|
|
|
|
|
هستی پدر همه دریای بیکران /
|
|
|
|
|
حسن سهرابی شاعر ترانه سراو مجسمه ساز
|
|
|
|
|
یک نیمه از بلورم و یک نیمه آهنم
دستت رسیده است به آغوش گردنم
|
|
|
|
|
بهای عشق تو را بیش از ارج آن دادم
به این گمان که تو شیرین و من چو فرهادم
توان و شور جوانی فدای ناز
|
|
|
|
|
چه با دنیای ما کردی؟تو با چرچیل چشمانت
|
|
|
|
|
انار گونه هایش سرخ و دو چاله در آن نهفته بود
|
|
|
|
|
ای که در خاطرِ من، منظرهای رو به افق
|
|
|
|
|
لحضه ها را دریاب
لحضه ها منتظرت هرگز نیست
|
|
|
|
|
سلامتی مردی که غیرتو درست فهمیده
نه مردی که سر زنشو تو خیابون دور میده
|
|
|
|
|
این جاذبه ای که بر سر انگار افتاد
|
|
|
|
|
گرچــه ،می خنــدمُ گریــــانم چرا؟
خانــه ام آبــــــادُ ، ویـــــرانم چرا؟
دِل به دریــــــــا
|
|
|
|
|
علی زیباترین نام جهان است
علی ذکر لب صاحب زمان است
به کوری دو چشم اهل انکار
فقط حیدر امیر مؤمنان
|
|
|
|
|
از " علي" بشنو سخن از راستي ......
يا علي هرگز ، ندارد كاستي
|
|
|
|
|
دربهاری ازنمِ باران دل
تازلالی پیچ برشمشاد یخ..
|
|
|
|
|
بده مژده یار دیرین،غم دل پدر شده است.
|
|
|
|
|
بزرگ بود و مهربان
از جنس نور
از اهالی امروز
باتمام کریمان نسبت داشت
|
|
|
|
|
فرزند کعبه بود و،محبوب مسلمین است
"آیین مهر ورزی با یاد او عجین است"
|
|
|
|
|
تنپوش زمستانم
برق نگاهت
در عمق جانم
|
|
|
|
|
گـر اين نـخل قـدم پـُر ثـمر بـود
به كـار چـرخ دنيـا پـُر ضـرر
|
|
|
|
|
پابنـــدِ عشـق بسته هر قیل و قال نیست...
|
|
|
|
|
در هوای بی کسی دلتنگم و گریان پدر
|
|
|
|
|
همهتن گوش شدم رازی از او فاش نشد
و در این بادیه بسیار دگر حیرانند
|
|
|
|
|
خوش خیالی هم بود که دنیا. ساز گاری می کند
عمر بر پایش ریختم باز نامهر بانی می کند
گفتم بو
|
|
|
|
|
علی اول علی اولی علی هو
علی سرور علی مولی علی هو
علی حی و علی وحی و علی هو
علی حکم و علی رای و
|
|
|
|
|
میتونه واقعی شه ، خوابی که با تو دیدم
من صدای قلبم رو ، از لب تو شنیدم
|
|
|
|
|
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
|
|
|
|
|
من و این لحظه ها که بیداریم
یک جهان حرف مشترک داریم
غافلیم از تمام حاشیه ها
بس که در اصل خویش
|
|
|
|
|
قاصد مرگ و تباهی از تبار یک جنون
باطنش ننگ که دنیای مقابلش سکون
|
|
|
|
|
گر خدا ناکرده جایی آتشی شد شعلهور
بی گمان گرما سرایت میکند بر دور و بر
|
|
|
|
|
توهمه دنیایی منی مادرم
خواب ورویایی منی مادرم
.....
|
|
|
|
|
جلوهی آیهی یُطعِمونَالطّعام...
|
|
|
|
|
دومادیان
ویک اسب
یک نسل
ودومادیان
|
|
|
|
|
به خودم
سنگین است حرفهایم
ترک دارد سکوتِ آینه
|
|
|
|
|
ای علی ای آفتاب بی بدیل
ای حقیقت را دلیل اندر دلیل
|
|
|
|
|
برده نه!
امّا
" بردیای ِ" نوشتنم
راست یا دروغش را
خدا می داند وُ
آن مرد ِ پارسی مرموز ....
من
|
|
|
|
|
فصل پاییز آمد و من در تو میسوزم هنوز
|
|
|
|
|
وقتی...
صدای خنده هات
می پیچه توی کوچه ها
وقتی ...
خاطرات دست به دست هم میدهند
تا
|
|
|
|
|
میلاد علی گشته و امروز چه عالی است
روز پدر است و پدرم جای تو خالی است
تبریک به تو گویم پدرم با دل
|
|
|
|
|
پیاده آمدم از بیراهه یِ بادها
|
|
|
مجموع ۱۲۳۸۹۷ پست فعال در ۱۵۴۹ صفحه |