سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 1 خرداد 1403
  • روز بهره‌وري و بهينه‌سازي مصرف
  • روز بزرگداشت ملاصدرا، صدرالمتألهين
  • آغاز محاصرة اقتصادي جمهوري اسلامي ايران توسط آمريكا، 1359 هـ ش
14 ذو القعدة 1445
    Tuesday 21 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      سه شنبه ۱ خرداد

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      مسافر بیابان - قسمت پنجم
      ارسال شده توسط

      محمد رضا صالحی

      در تاریخ : دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲ ۰۹:۱۷
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۱۹ | نظرات : ۶

      چند قدمی که جلوتر رفت چند مسافر را که با هم بودند را دید و از آنها اوضاع مسیر را پرسید . آنها گفتند : ما برای کاری این مسیر را انتخاب کرده ایم و فقط چند ساعتی که در این مسیر هستیم و ادامه راه را در مسیر دیگر خواهیم بود . اما این چند ساعتی که با هم هستیم از اتفاقات گذشته یکدیگر خواهیم گفت .
      به نظر می رسد که این چند مسافر سرحال هستند و روحیه بهتر و جسم سالم تری دارند و مثل مسافر زخم خورده نیستند .
      آنقدر شاد و خندان و اهل گفت و گو بودند که مسافر را وادار به شرکت در بحث های خود کردند . مسافران خوبی بودند اما لحظه آن رسیده است که آن مسافران راه خود را از مسافر جدا کنند . مسافر باید برنامه خود را نسبت برنامه های قبلیش تغییر دهد و برنامه ریزی متفاوتی داشته باشد .
      چند روزی برای برنامه ریزی فکر کرد و به نتایجی هم رسید اما درنگ کرد و برنامه ها را شروع نکرد تا اینکه تنهایی و خاطرات گذشته را به یاد آورد و آنچنان بیمار  شد و غمگین شد که فراموش کرد مسیر مهم و سختی پیش رو دارد . ناله ها و گریه های روزهای از دست دادن یار خود را دوباره تکرار کرد . اصلا حال مساعدی نداشت تا اینکه آن غریبه را آن سوی جاده دید و با او درد دل خو را گفت و غریبه هم با حرفهایش سعی کرد او را آرام کند . مدتی با هم حرف زدند تا اینکه مسافر آرام شد و آن شب را با آرامش خوابید . همانطور که پیش بینی می شد مسافران خوب و بد دیگری مثل گذشته در مسیر خود می دید اما باید آنها را بشناسد و آن چنان که شایسته است با آنها رفتار کند .
      در این روزهای گذشته مسافران و همراهان خوبی پیدا کرده بود.
      یکی از آنها که بعد از آشنایی معلوم شد که سال ها نزدیک هم و در یک جاده حرکت می کردند اما هیچ کدام یکدیگر را نمی شناختند .
      اما به نظر می رسید که خوب حرفهای همدیگر را می فهمند . یک حس عجیبی داشت ، حس اینکه در کنار کسی حرکت میکند که قبلا با هم بوده اند ولی یکدیگر را ندیده بودند . اما معلوم نیست چه شده است که الان با هم در یک مسیر هستند .
      با اینکه یکدیگر را نمیشناختند اما همراهان خوبی بودند برای سفر بیابانی اش و این جاده های سخت و غبار آلود . و قلبی پاک  و ساده و مهربان داشت .
      و برای مسافر یک غریبه آشنا بود .
      دیگری هم که خود همسفر داشت و به طور اتفاقی با هم آشنا شدند و برای هم از اتفاقات گذشته صحبت کردند ، آن همراه هم سرنوشت جالبی داشت . با سختی هایی که پیش رو داشته بود راه خود را پیدا کرده بود ، اما همانطور که خودش می گفت به نظر می رسد که با یک اشتباه یا چند اشتباه مسیر خود را دورتر کرده بود .
         اما بعد از مدتی صحبت کردن با مسافر قرار شد که تلخی گذشته را فراموش کند و آن چنان تلاش کند تا به آن جایگاه شایسته خود برسد و از دوران نیک و خوش گذشته اشت نیز بهتر شود . به نظر می رسد تا پایان مسیر با هم باشند . این مسافر برای رسیدن به هدف و مقصد خود علاقه و انگیزه زیادی داشت . اما با مسافر غریبه بوده است ، اما و نزدیک ترین برای وی است ، بهتر بگویم نزدیک ترین ست به مسافر . از خیلی از آن آشنایان گذشته آشنا تر و نزدیک تر است و برای مسافر " عزیز " است و عزیز تر از هر کس.
       
      پایان " قسمت پنجم "
      ادامه دارد ...

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۲۸۲۴ در تاریخ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲ ۰۹:۱۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0