سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        حمید ایزدپناه
        ارسال شده توسط

        لیلا طیبی (رها)

        در تاریخ : دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۴:۳۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۹۳ | نظرات : ۲

        حمید ایزدپناه
        پدر غزل لری
        حمید ایزدپناه (زادهٔ ۲۶ آبان ۱۳۱۲ در خرم‌آباد — درگذشتهٔ ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ در پاریس) فرزند مرحوم میرزا قاسم ایزدپناه (ساکی)، فارغ التحصیل دانشکده الهیات، مدرس، نویسنده، شاعر و پژوهشگر تاریخ و موسیقی لرستان است. تخلص وی صفای لرستانی  بود.
        او نخستین مدیرکل اداره فرهنگ و هنر لرستان بود و در دوره ایشان موزه مردم شناسی و آثار باستانی لرستان بصورت رسمی در مکان قلعه فلک‌افلاک راه اندازی شد. تالیف نخستین کتاب‌های باستان‌شناسی علمی درباره لرستان و تدوین نخستین لغت نامه لری و لکی و با نوشتن این دو کتاب «فرهنگ لری و لکی» در حفظ زبان‌های اوستایی و پارسی باستان که زادگاهشان جنوب غرب ایران و در میان جغرافیای مردم لر است کوشید.
         

        ▪︎کتابشناسی:
        - لرستان در گذرگاه تاریخ و زمان.
        - آثار باستانی و تاریخی لرستان در ۳ جلد.
        - شاهنامه لکی. (تدوین)
        - فرهنگ لری.
        - فرهنگ لکی.
        - شاعران در اندوه ایران.
        - داستانها و زبانزدهای لری و کتابشناسی مثلهای فارسی. (گردآوری)
        - آهنگ‌ها و ترانه‌های لری. (گردآوری)
        - کتیبه‌های لرستان.
         

        ▪︎نمونه اشعار:
        (۱)
        [بی یاد تو؟]
        گرچه از تو آزرده‌ام ای شهر و دیار
        بی یاد تو ای شهر، مباد این دل زارم
        از تو؟ نه، از این گردش دوران به فغانم 
        از خویش؟ نه، از انده ایران به حصارم
        هر چند که باغ تو قفس گشته به جانم 
        دور از تو به جایی پر پرواز ندارم
        هر جا که نشانی هست ز تو پر کشم آنجا 
        تا نام و نشانم را از نام تو دارم
        گیرم که سفر کردم و از کوی تو رفتم.

        (۲)
        آنجا چه نوایی ز غم خویش برآرم
        نوروز و بهارت را در خاک که جویم 
        دور از تو نشان نیست ز نوروز و بهارم
        در غربت خویش همه با یاد خویشم 
        چون خواری غربت شکند در دل خارم
        اینجا غم تو رونق شعر و سخن من 
        آنجا چه سرایم؟ نه سرایم نه قرارم
        من نوحه‌سرای قفس پر غم خویشم 
        من قصه‌سرای شب این قوم و تبارم
        زی باغ بهشتی، نپرم زین قفس خویش 
        خوش باشد بر دامن نام تو غبارم
        در بستر خاک تو نهم سر، به امیدی
        تا گل شوم از خاک تو و سر به در آرم
        یا ساغر می‌گردم و اندر کف مستان
        با نام تو لب بر لب ساقی بگذارم
        تا نام تو از شعر «صفا» شور برآرد
        بی یاد تو ای شهر مباد این دل زارم.
        (۳)
        [شب شکن]
        کاش از پنجره‌ی خاطره‌ها می‌دیدی
        گذر عمر و جهان گذرا می‌دیدی
        چه کنم! سیل سرشکم ره دیدار ببست 
        کاش این سیل پر از چون و چرا می‌دیدی
        کاش در آینه چشم نگه گم نشدی
        تا سراپای دلم پر ز وفا می‌دیدی
        تا تو رفتی دل من سایه به دنبال تو شد 
        کاش این سایه‌ی از خویش جدا می‌دیدی
        دل به پای تو چشمم به رهت مانده بیا 
        کاش بیداری شب سوز مرا می‌دیدی
        گرچه بیداد شب بوم بلا دیدی کاش
        شب شکن مرغ سحرخوان هما می‌دیدی
        کاش در پرده‌ی مهتابی پر نقش و خیال
        نغمه خوانان شب شور و نوا می‌دیدی
        عطر یاد تو بر این کلبه بقا می‌بخشد 
        کاش این بزم غریبانه ما می‌دیدی
        عشق کو گوهر نام وطنم بر دل کند 
        کاش بر خاک درش نام صفا می‌دیدی.

        گردآوری و نگارش:
        #لیلا_طیبی (رها)

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۸۵۶ در تاریخ دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۴:۳۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        سه شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۲۹
        خندانک خندانک خندانک
        روحش شاد باد خندانک
        روانشاد ایزدپناه در اواخر عمر در لندن بستری بود و در بیمارستان غریبانه فوت کرد کسی از ایرانیان مقیم آنجا به پیچ من با کیبورد انگلیسی شرح فوتش را نوشته بود و از من پرسیده بود که این شخص فکر کنم آدم مهمی است اگر خانواده اش را می‌شناسی به آنها اطلاع بده از تاریخ ارسال ، تا رویت من، چند روز گذشته بود و مصادف با خاکسپاریش . در خرم آباد مراسم با شکوهی داشت.
        روانش شاد باد خندانک
        سیاوش آزاد
        دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۳۴
        سلام زنده باشید
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0