صفحه رسمی شاعر شاهزاده خانوم
|
 شاهزاده خانوم |
تاریخ تولد: | شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۲۵ |
برج تولد: |  |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۳۵۲۱۶ |
| تا کنون 603 کاربر 6837 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من:
بوی نَم ِ ترس آزارش می‌داد؛ دائما قلنج انگشتانش را می‌شکست و از پنجره‌ی نگرانی به آینده‌ی ماتَش خیره شده بود و به صعود از ارتفاعات تنهایی می‌اندیشید...
«شاهزاده»
و در نهایت اینکه...
در قلب هر سیاهی فصل جدیدی از رویش من آغاز خواهد شد.. مرا از هیچ رویداد تلخی هراسی نیست..چرا که این من ِِ شگفت انگیز آگاه بارها به من . سر به هوای ِِ ناگاه ثابت کرده.. می توانم بسازم فردایی را که دیروزش به منفی صفر درجه ی بودن رسیده بود.. *شاهزاده* |
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۱۱۵۶۸۲ در تاریخ دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۵۲
نظرات: ۲۴۸
ثبت شده با شماره ۱۱۵۳۲۶ در تاریخ سه شنبه ۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۵۵
نظرات: ۲۵۱
ثبت شده با شماره ۱۱۵۰۰۰ در تاریخ چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ۰۶:۲۸
نظرات: ۲۰۸
ثبت شده با شماره ۱۱۴۴۸۱ در تاریخ سه شنبه ۳ آبان ۱۴۰۱ ۲۲:۰۶
نظرات: ۲۸۳
ثبت شده با شماره ۱۱۴۳۱۸ در تاریخ چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۱ ۱۸:۲۵
نظرات: ۱۷۶
| مجموع ۳۵ پست فعال در ۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر شاهزاده خانوم
|
|
|
![]()
*به نام خداوند جان و خرد*
درود و روز بخیر، خدمت همه بزرگواران ناب نابی..🌼
گاهی دوستان نیک نابی بهم پیام میدن تا نحوه ارسال عکس‌رو براشون توضیح بدم، به همین علت حس کردم پست&z
|
|
|
|
|
![]()
شبیه مرگی خجالتی‌ست؛ زندگی
بدون هم‌آغوشی با تو
که پشت پرده‌ی توهم پنهان‌ست
و خیالت را جرعه جرعه سَر می‌کشد
شبیه مرگی خجالتی‌ست؛ زندگ
|
|
|
|
|
![]()
*اخلاص*؛ شک نداشت که این‌بار از تمام ِ حواس ِ خلوصش برای ابراز ِ احساساتش بهره برده بود.
بی‌انصافی بود که *شبهه*، خود را نخود هر آش کند و در میان ِ اینهمه اخلاص، سروکله‌اش پیدا شود
|
|
حدود ۱ ماه پیش
نظرات: ۱۷۵
|
|
|
![]()
حرف ِ دلی که نتونه راحت حرفشو بزنه به درد ِ لای جرز ِ دیواری که واسه حرفاش کشیده می‌خوره. مگه وظیفه‌ی حرف دله که راحت حرفشو بزنه. نه پس یکی از وظایف خطیر بنده‌ست. دست‌بردار، ا
|
|
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۳:۲۲
نظرات: ۲۰۴
|
|
|
![]()
دلم یه جای دنج می‌خواد؛ مثلا الکی هم که شده؛ کافه دنج ِ خیابون بهار شیراز، چرا الکی؟ چون گذشته‌ها به اسم یه جای دنج، *کافه دنج* زیاد می‌رفتیم، ولی باورتون میشه هیچ‌وقت احساس ِ دنجی
|
|
شنبه ۴ فروردين ۱۴۰۳ ۲۰:۳۰
نظرات: ۱۶۲
| مجموع ۵۲ پست فعال در ۱۱ صفحه |
