سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

پنجشنبه ۳ خرداد

صفحه رسمی شاعر علی رفیعی وردنجانی


علی رفیعی وردنجانی

علی رفیعی وردنجانی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۷۱

برج تولد:

برج قوس

گروه

:
ترانه ها

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴

شغل

:
نویسنده

محل سکونت

:
اصفهان

علاقه مندی ها

:
شعر ، نمایشنامه ، داستان

امتیاز

:
۳۵۵
تا کنون 188 کاربر 595 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱

یاد-داشت


اشعار ارسال شده


تو بغض کردی چشمات و بستی ... علی رفیعی ...
ثبت شده با شماره ۴۸۰۵۲ در تاریخ دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۲۳    نظرات: ۶

دنیا رو با چشمات دیدم هر کی و دیدم شکل من بود ... علی رفیعی ...
ثبت شده با شماره ۴۷۹۱۹ در تاریخ پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۱۸    نظرات: ۴
تصور شعری از علی رفیعی وردنجانی از دفتر یاد-داشت نوع شعر ترانه

همین رویای تکراری به هر آغوشی می ارزه … علی رفیعی ...
ثبت شده با شماره ۴۷۷۸۸ در تاریخ يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۳۳    نظرات: ۶

صدای مرگ و بارون پشت شیشه صدای دست زدن تو یه عروسی ... ع ...
ثبت شده با شماره ۴۷۶۹۴ در تاریخ پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۳    نظرات: ۰

شدم مثل یه سایه تو غروبت تو خورشیدی و من دریا نمی شم ... علی رفیعی ...
این شعر را ۹ شاعر ۱۵ بار خوانده اند.
مهدی حریفی ، طيارغيبعلي زاده ، وحید کاظمی ، لیلا باباخانی ، ابوالحسن انصاری (الف رها) ، علی رفیعی ، باقر رمزی ( باصر ) و ۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۴۷۴۶۷ در تاریخ چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۲۵    نظرات: ۶

مجموع ۴۰۸ پست فعال در ۸۲ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی رفیعی وردنجانی


انگار چند روزه که مُرده ام . حس تنهایی بدی دارم . نه چیزی می بینم ، نه چیزی میشنوم . دیگه سینما مثه بار اولی که «سینما پارادیزو» رو دیدم من و هیجان زده نمی کنه . حالم مثه یه چمدونِ خالیه ،
يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۰۳    نظرات: ۱

همیشه در غمگین ترین حالت روانی خود به این نکته فکر می کنم که اگر تکه سنگی بودم وکارگران کوروش در ساخت تخت جمشید از آن استفاده می کردند تا کاخ با شکوه شود چه می شد ؟ . ماده ای که وجود داشت ، بر دوش دیگ
جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۱۰    نظرات: ۳

زمستان آغوش سرخ بهار به سپیدی جامه فرشتگان و سیاهی طاعون . امسال اما ، از همه سیاه تر ، از همه خونین تر . گاهی یادمان می رود زندگی کنیم وگاه زندگی ما را فراموش می کند . دی ماهی را پشت سر گذاشتیم توام
يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۱۸    نظرات: ۰

 
عبور می کنیم
نویسنده علی رفیعی وردنجانی
*بهار
بهار نزدیک است ، انقدر که زندگی را دوباره شروع کنم ، دوباره با یک گلدان خالی ، یک قاب عکس و کاغذ کادوی بنفش خال خالی زمستان را
چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۵۴    نظرات: ۰

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
بچه محل : راننده تاکسی از اون ادمای پرچونه حوصله سر بر بود و منم اصلا وقتش و نداشتم به حرفاش گوش کنم واسه همین هدفون و از تو کیفم درآوردم و گذاشتم تو گوشم ابراهیم هنو
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۱۲    نظرات: ۰
مجموع ۲۹ پست فعال در ۶ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1