سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

پنجشنبه ۱۷ خرداد

صفحه رسمی شاعر آرزو نوری


آرزو نوری

آرزو نوری



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
دوشنبه ۵ آبان ۱۳۵۹

برج تولد:

عقرب

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
زن

تاریخ عضویت

:
شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۲

شغل

:
روزنامه نگار

محل سکونت

:
تهران

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۳۶
تا کنون 284 کاربر 581 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

اشعار ارسال شده

این حرفها شعری از آرزو نوری از دفتر بیهوده نوع شعر سپید

چقدر مرده ام/ این حرفها به گوش تو آشنا نیست؟  ...
این شعر را ۱۶ شاعر ۲۵ بار خوانده اند.
رامین صفاجو ، زین العابدین محب علی ، فاطمه ضیاالدینی ، بهروز عسکرزاده ، فردوس اعظم ، فرهاد مهرابی ، صفیه پاپی و ۸شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۳۶۷۲۱ در تاریخ چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۵:۱۷    نظرات: ۱۶
بی تاب شعری از آرزو نوری از دفتر پیوست نوع شعر سپید

سر می روم/ از حوصله ام/ که بی تاب است...  ...
ثبت شده با شماره ۳۶۶۲۲ در تاریخ يکشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۲۸    نظرات: ۸
زاینده رود شعری از آرزو نوری از دفتر آوازهای خاموش نوع شعر سپید

سی و سه بار گریه می کنم/ تا راس ساعت دلتنگی...  ...
ثبت شده با شماره ۳۶۴۲۸ در تاریخ يکشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۵۷    نظرات: ۱۵
برف شعری از آرزو نوری از دفتر با تو نوع شعر سپید

با کدام آفتاب/ آب می­ شود/ برفی که می بارد ...  ...
این شعر را ۲۸ شاعر ۴۱ بار خوانده اند.
فاطمه رها ، باقر رمزی ( باصر ) ، مهدی رفوگر ، منوچهر مجاهدنیا ، صفیه پاپی ، منصور دادمند ، عباس وطن دوست و ۲۰شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۳۶۳۱۷ در تاریخ چهارشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۹    نظرات: ۲۴
شهابسنگ شعری از آرزو نوری از دفتر پیوست نوع شعر سپید

می‌آیی/ با چشمانت / از انتهای شهر تاریک‌تر ...  ...
ثبت شده با شماره ۳۶۲۳۲ در تاریخ يکشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ ۰۹:۲۴    نظرات: ۱۹

مجموع ۱۶۳ پست فعال در ۳۳ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر آرزو نوری


داد می زند مرد:
-ساعت ضد آب دو تومن
همه فرو رفته در شالگردن ها و دستکش ها، عبور می کنند. مرد فریاد می زند:
-مال ده تومنی مغازه را ببر دو تومن
توی دست بی دستکش اش یک لیوان آب است. و
دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۵۸    نظرات: ۴
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1