سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        نگاه تلخ

        شعری از

        جعفر عابدینی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۵۲ شماره ثبت ۶۷۱۶۴
          بازدید : ۴۴۱   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جعفر عابدینی
        آخرین اشعار ناب جعفر عابدینی

        تلخ...این طعم نگاه تو خودش گویا بود
        آخرش تلخ شد این قصه ی ما، پیدا بود
        آمدم فاش کنم راز دلم را صد حیف
        اندکی دیر رسیدم و دلت شیدا بود
        من سرم در گرو ات بودو تو دل بخشیدی
        بی گمان مشغله ات یک سر و صد سودا بود
        زیر لب می خواندی: مژده که او آمده است
        آه آنروز صدایت چه قدَر زیبا بود
        "رفت"؟؟؟ این طعنه ی یک شهر به من بود ولی
        شهر هم مثل من از رفتن تو تنها بود
        واژه ی "رفت" پس از تو لغتی پیچیده است
        تازه فهمیده ام این واژه چه پر معنا بود
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۴۰
        درود گرامي
        به شعر ناب خوش آمديد خندانک خندانک خندانک
        جعفر عابدینی
        جعفر عابدینی
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۷ ۱۳:۵۶
        درود بر شما سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        سمانه باقرزاده
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۷ ۱۳:۰۱
        بسيار هم دلنشين
        عالي
        خندانک
        سلام
        حيفه شعر به اين قشنگي بازديد کننده کم داشته باشه،به صورت نقد کامنتم رو ميفرستم،به اميد بازديد بيشتر
        خندانک خندانک
        جعفر عابدینی
        جعفر عابدینی
        جمعه ۲ شهريور ۱۳۹۷ ۰۷:۲۳
        سلام ممنون از نظر لطفتون. و ممنون که خوندید
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۳۳

        شاعر گرانمهر
        جناب جعفر عابدینی عزیز
        غزلی ناب با مضامینی عاشقانه ٬ جاذب و تحسین بر انگیز
        حضورتان را در شعرناب خوشآمد می گویم
        سلام
        جعفر عابدینی
        جعفر عابدینی
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۷ ۱۲:۵۴
        سلام عرض ادب و احترام بنده به تازگی شروع به سرودن شعر نموده ام. امیدوارم بتوانم از تجاربتان بهره مند باشم. ارادتمند
        ارسال پاسخ
        اویس میرآییز گرگانی
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۷ ۰۵:۴۵
        بسیار زیبا خندانک
        جعفر عابدینی
        جعفر عابدینی
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۷ ۱۱:۱۶
        ممنون از نظر لطفتون
        ارسال پاسخ
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۷ ۲۰:۵۴
        درود
        خوش آمدید
        زیبا بود خندانک
        علی ناصری(عین)
        جمعه ۲ شهريور ۱۳۹۷ ۰۰:۴۱
        باسلام واحترام
        درودها عالی سروده اید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جعفر عابدینی
        جعفر عابدینی
        جمعه ۲ شهريور ۱۳۹۷ ۰۷:۲۲
        درود بر شما ممنون از نظر لطفتون
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دبیر فارسی و علوم و دینی ااا زنگ های تفریح و شکوفه چینی ااا ریاضی و اعداد و نمره و جبر ااا الهی روزگارِ خوش ببینی ااا یادش بخیر بچّگی و نفهمی ااا میونِ مردم و بازی و شادی ااا خونه مامان و چائی و نعلبکی چینی ااا بزرگ شدن خوب نبودِش بی صفاست ااا حتی پیشِ تو که عزیزترینی ااا بداهه ی
        شاهزاده خانوم

        تا چشم گذاشتم همه قایم شدن ااا هیچی نداشتم واسه عاشق شدن ااا دیدی عمو دنیا سرم چی آورد ااا دیگه مهم نی که کی چی چی آورد
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مسرور آن عزیزی ست که نشکند دلی را ااا محبوب تک رفیقِ یکتای بی بدیل است ااا ماءنوس با خدایَم از هرچه درد رهایَم ااا نورِ شَعَف نَویدَش بر روشنی وکیل است ااا بداهه ت
        شاهزاده خانوم

        توی این کوچه به دنیا اومدیم ااا توی این کوچه داریم پا می گیریم ااا یه روز هم مثل پدربزرگ باید تو همین کوچه ی بن بست بمیریم
        ساسان نجفی(سراب)

        دانید که با عشق در تنمان جان دمیده است آن خالق هستی که آخر کار ما به اوست اا بداهه ت

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0