سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 25 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت فردوسي
7 ذو القعدة 1445
    Tuesday 14 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      سه شنبه ۲۵ ارديبهشت

      دو سماع عشق ، دو شوریدگی ، دو ........غزل از حمیدی زاده و استاد زرین قلمی

      شعری از

      حمید حمیدی زاده(همزاد)

      از دفتر آهنگ زندگی نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۰ ۱۴:۵۸ شماره ثبت ۵۴۹۰
        بازدید : ۸۹۷   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حمید حمیدی زاده(همزاد)

      يكشنبه ، 20 آذر 1390 ،
      "سماع عشق "
      حمید حمیدی زاده

       
      **********
      زمین و آسمان گویی چو یک پرگار می رقصد

      سماع عشق را دیدی ؟ در و دیوار می رقصد


      برای دیدن رازی ز پشت پرده ی هستی

      چنین مستانه هر مستی ، چو من  هشیار میرقصد


      سماع و عشق و چرخیدن ، که از جان پرده بر گیری

      و هر صوفی برای شستن زنگار ، می رقصد


      سماع ذره را بر گرد خورشید درون دیدی ؟

      و هر صاحب دلی از عشق ، گرد یار می رقصد


      خداوندا چه سری بود در رگهای این هستی ؟

      که مولانا ، ز شوق دیدن اسرار می رقصد ؟


      قلم چون نی تهی از هستی و سرشار از مستی

      که امشب در سماع ما ، قلم پر بار می رقصد


      رفیقی گفت از رقص و سماع صوفیان امشب

      ولی همزاد را دیدم که با زنار می رقصد



      ***************
      يكشنبه ، 20 آذر 1390 ،
      تقدیم به  استاد حمید حمیدی زاده (همزاد)  در جواب شعر ایشان
      نوشته شده توسط  حامد زرین قلمی


      **************
        
      عجب شوری به پا کردی درو دیوار می رقصد

      به روی واژه ها گویی قلم دوٌار می رقصد

      خوشا چشمت که با مستی سماع عشق را دیده

      خوشا آن سر که اندر وی چنین افکار می رقصد

      به غیر از کلک مشکینت در این دوران دل تنگی

      ندیدم عاشقی را که بدین کردار می رقصد

      نسیمی زد نوای تو به برگِ زرد ِ پاییزم

      که در هنگام افتادن چنین دلدار می رقصد

      در این بنبست و تاریکی فدای آن طبیبی که

      چنان شمعی به بالینِ دلِ بیمار می رقصد

      صدای شعر ِ مجنونت چه عاشق پیشه می خواند

      قلم در دست ِ بی تابم چه لیلی وار می رقصد

      صدای خسته ی من هم اگر سَعیی کند گاهی

      برای صحبتی با دادگر دادار می رقصد

      به رقص قلب در سینه قسم ها می خورم یارب

      دل حامد برای لحظه ی دیدار می رقصد


      حامد زرین قلمی

      بداهه تقدیم به استاد همزاد

      20/9/90

       
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0