سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 ارديبهشت 1403
  • روز شوراها
20 شوال 1445
    Sunday 28 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۹ ارديبهشت

      آن شب

      شعری از

      علی جوانمرد(تنها)

      از دفتر تنهایی نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۹ شماره ثبت ۵۱۴۵۵
        بازدید : ۶۷۰   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی جوانمرد(تنها)
      آخرین اشعار ناب علی جوانمرد(تنها)

      تقدیم به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان(عج)
       
      رخ ات چون ماه تابان بود آن شب
                          وجودت مایۀ جان بود آن شب
      تن ات عطر بهاران را بیفشاند
                        برای دل چه درمان بود آن شب
      نگه کردم به زلف چون کمند ت
                        نمی دانی خرامان بود آن شب
      ز شوق دیدنت من گریه کردم
                       خزان رفت و بهاران بود آن شب
      ترا دیدم زغم آزاد گشتم
                       چو پایان زمستان بود آن شب
        نشد دل سیر از آن مست نگاهت
                                 دو دیده وه چه خندان بود آن شب
      نه تنها من شدم سرگشته و مست
                           بسی دلها پریشان بود آن شب
       خوش م گرچه گنه آلوده بودم
                       دلم در جای خوبان بود آن شب
      من آن شب را به پایان کی رساندم
                          که بیداری یاران بود آن شب
      فدای آن رخ ات ای ماه نرگس
                     رخ ات چون ماه تابان بود آن شب
       
                                  اللهم عجل لولیک الفرج   
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۳۵
      درود گرامی
      بسیار زیبا و شور انگیز
      یا مهدیادرکنی خندانک
      بهارک (دختر پاییز)
      چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۵ ۰۸:۰۴
      درود بر شما استاد بزرگوار خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک



      رخ ات چون ماه تابان بود آن شب
      وجودت مایۀ جان بود آن شب
      تن ات عطر بهاران را بیفشاند
      برای دل چه درمان بود آن شب
      نگه کردم به زلف چون کمند ت
      نمی دانی خرامان بود آن شب
      ز شوق دیدنت من گریه کردم
      خزان رفت و بهاران بود آن شب
      ترا دیدم زغم آزاد گشتم
      چو پایان زمستان بود آن شب
      نشد دل سیر از آن مست نگاهت
      دو دیده وه چه خندان بود آن شب
      نه تنها من شدم سرگشته و مست
      بسی دلها پریشان بود آن شب
      خوش م گرچه گنه آلوده بودم
      دلم در جای خوبان بود آن شب
      من آن شب را پایان کی رساندم
      که بیداری یاران بود آن شب
      فدای آن رخ ات ای ماه نرگس
      رخ ات چون ماه تابان بود آن شب

      اللهم عجل لولیک الفرج
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمد ساکی
      پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶
      اللهم عجل لولیک الفرج خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0