تورفتی ویک ماه شده درهیجانم

باید بروم در طلب دفتر حافظ
تا شاد شود با غزلش روح وروانم


درود
بسیارزیبا بود

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و شیرین بود
کمترین هم در مواقع دلتنگی به حضرت حافظ پناه میبرد

درود بر استاد مقدم عزیز
" از داغ شما پیر شده طبع جوانم "

درود بر شما
بسیار زیبا

درود بر شما
ساده و دلنشین سروده اید
لذت بردم
قلمتان سبز

سلام
زیبا بود و ملموس
افرین

درود بر دوست طناز

رفتی و به دنبال تو بی کفش دوانم
چون چرم نبود و متنفّر ز کتانم
سلیمانی

مانند چناری که به شب مانده به طوفان

بسیار زیبا🌹🌹🌹🌷🌷🌷

درودتان باد
خیلی عاااالی بود
:

درود بر شما
بسیار زیبا
مانند چناری که به شب مانده به طوفان
برگم به زمین ریخته در دشت خزانم

جناب آقای عباسی مقدم عزیز، سلام علیکم.
....................................................................
خسته نباشید بزرگوار........(ببخشید ) مقصّر...دیوانه است که درک نمی کند...اطرافِ (دکان) چگونه ، پُرِ گریه می شود؟ واینکه گاهی به ارومیه رفتن و،گاهی به همدان.....فقط سخن ازسرگردانی شاعرست ....ویا، آوردنِ قافیه ای مناسب ....ویا؟.......ببخشید ، نخوانده ام درسش را......همیشه می گویند....بازبانِ (امروزی) ...بگوی وبنویس،....ولی...شرمنده ام.....بازهم عذرخواهی می کنم....موفق باشید.

دروداستاد

درود استاد عزیز
بسیار زیبا بود

سلام بر بزرگان چون در در صدف کلام
ببخشید اما من همدان را چون شهرم کرمانشاه دوست دارم ولی زمانی دارالمجانین اصلی کشور را در همدان ساخته بودند و حالا را نمی دانم هنوز باشد یا نه..اما ارومیه هم می تواند خیال نباشد!!!!هر چند معنایش را نفهمیدم ....و در کل استاد عباسی شعر شما زیبا و پر معنا بود و هر مصراعش برگی از عصاره تجربه های امروز اندیشه گشته....جسارتم را در تعبیر نظرم عفو نمایید از پیش....

سلام
استاددبزرگوار
بسیار زیبا

مانند چناری که به شب مانده به طوفان
برگم به زمین ریخته در دشت خزانم

سلام و عرض ادب

عالی سرودید جناب عباسی مقدم

ارومیه جای خوبیه اب و هواش عالیه
پیشنهاد میکنم جناب غلامی عزیز هم تشریف ببرند

راه ارومیه از تبریز میگذرد
در خدمتتان هستیم

درود بر شمااااااااا