شعر ولادت امام رضا (ع)
خوش به حالِ کفترای
حَرَمِت امام رضا جون
که یکی یکی نشستن
روی گُنبدِ طلاتون
نه غَمی دارن نه غُصه
با شما خوشِ دِلاشون
چه قشنگه حال و روزِ
حرم و کبوتراتون
با خودم میگفتم ای کاش
منم عین کفتراتون
می شدم زائرِ صَحنِت
الهی بِشَم فداتون
به خودم هَمَش میگفتم
به دِلِت نزن تو صابون
تو کجا وُ صَحنِ آقا
نِمیشی زائرِ ایشون
شما که خودت می دونی
آقا از شما چه پِنهون
باورم نمیشه الان
حَرَمَم با چشمِ گِریون
من و دَعوتم نِمودی
من و مثلِ عاشقاتون
روزِ میلادت عزیزم
من و کردی آقا مهمون
حالا که دعوتم اینجا
منم عینِ خادِماتون
میرسم به زائراتو
میریزَم گل کفِ پاشون
میزنم جارو به فَرشا
میریزم چایی براشون
خلاصه هر کاری باشه
میکُنم از دل و از جون
عاشقونه میشه صَحنِت
تا میاد یه خورده بارون
حرم و پنجره فولاد
آبِ سَقاخونه هاتون
خُنَکای صَحن و سَنگا
توی گرمای تابستون
صدای نَقاره از دور
بوی اِسپَند و غَذاتون
هَمَشون بَرام عزیزن
عزیزم امام رضا جون
شاعر : علیرضا قاسمی
بسیار زیبا و دلنشین بود
یا امام رئوف(ع)