سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 15 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
26 شوال 1445
    Saturday 4 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱۵ ارديبهشت

      هم قبیله باران ...

      شعری از

      از دفتر شعر های باران خورده نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۱۷ شماره ثبت ۴۶۸۲۵
        بازدید : ۵۱۲   |    نظرات : ۱۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر

       
      BHvPJ
       
      تو از قبیله ی باران هستی
      طراوت از دست های تو جریان می گیرد
      هر گل فتاده به خاک
      با نگاه سبز تو جان می گیرد
      در هوای تو
      عشق معنا می یابد
      پروانه عاشق می شود
      گل مریم دوباره دل می بازد
      عطر سیب و صنوبر و نرگس
      در فضای کوچه پیچیده
      بهار آمده از راه
      پرستو ز کوچ برگشته
      همه ی رود ها
      از محبت تو لبریزند
      همه ی باغ ها
      از ترنم تو سرشارند
      قاصدک دید که من دلتنگم
      گفت : از تو برایم خبری آورده
      پنجره را باز کردم دیدم
      باران آمده و عطر تو را آورده
       
      ((محمد شیرین زاده))
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۸:۴۰
      درود گرامی
      بسیار جالب و زیباست
      جسارتا با بانو وافرانی موافقم
      خندانک خندانک خندانک
      آرمین اسدزاد (الف)
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۴:۵۱
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک
      عباس زارع میرک آبادی
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۳۲
      آفرین دوست خوب من
      عاشقانه ایی لطیف و زیبا
      حظ بردم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      علیرضا کاشی پور محمدی
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۱۲
      خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۱۴
      خندانک خندانک خندانک

      خندانک خندانک خندانک
      وحیده پوربافرانی
      يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۲۳
      درود بزرگوار
      مضمون کارتان زیبا و دلنشین بود...لذت بردم
      جسارتا برای اینکه کار زیبایتان نیمایی باشد عنصر وزن را کم داشت
      به امید بهترینها
      پایدار باشید
      صفیه پاپی
      دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۶:۲۹
      ..................... خندانک خندانک خندانک ....................
      زیباااا بود همشعر خوبم...بسیااار زیبااااا خندانک خندانک خندانک خندانک
      پارت آخر عاااالی بود خندانک خندانک خندانک
      در پناه حق خندانک خندانک
      ..................... خندانک خندانک خندانک ......................
      هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

      پرنده بر شانه های انسان نشست .انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من درخت نیستم . تو نمی توانی روی شانه من آشیانه بسازی . پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدمها را خوب می دانم اما گاهی پرنده ها و آدمها را اشتباه می گیرم .
      انسان خندید و به نظرش این خنده دارترین اشتباه ممکن بود.پرنده گفت : راستی چرا پر زدن را کنار گذاشتی ؟ انسان منظور پرنده را نفهمید اما باز هم خندید . پرنده گفت : نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است . انسان دیگر نخندید . انگار ته ته خاطراتش چیزی را به یاد آورد .
      چیزی که نمی دانست چیست . شاید یک آبی دور – یک اوج دوست داشتنی .
      پرنده گفت : غیر از تو پرنده های دیگری را نیز می شناسم که پر زدن از یادشان رفته است . درست است که پرواز برای یک پرنده ضرورت است اما اگر تمرین نکند فراموش می شود .
      پرنده این را گفت و پر زد .
      انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اینکه چشمش به یک آبی بزرگ افتاد و به یاد آورد روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش آسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج زد .
      آنوقت خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت :
      ” یادت می آید ؟ تو را با دو بال و دو پا آفریده بودم ؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود . اما تو آسمان را ندیدی . راستی عزیزم بالهایت را کجا جا گذاشتی ؟ ”
      انسان دست بر شانه هایش گذاشت و جای خالی چیزی را احساس کرد . آنوقت رو به خداکرد و گریست...
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0