سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 16 ارديبهشت 1403
    27 شوال 1445
      Sunday 5 May 2024
      • روز جهاني ماما
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      يکشنبه ۱۶ ارديبهشت

      حرف

      شعری از

      حسين زرتاب

      از دفتر شراب تلخ نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۲۳:۴۶ شماره ثبت ۴۵۰۵۴
        بازدید : ۷۳۹   |    نظرات : ۲۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر حسين زرتاب

      542-حرف

      بی حضور تو
      دفتر بجا مانده از خیانت خیال
      برگ برگ می‌شود
      هر برگ واژه و هر واژه حرف
      الباقی نَفَس حقیر زندگی
      از روزن کبود قفس
      در تلاوت سوره های ترس
      مانند نعش
      خمیازه می کشد

      در انحنای دیدن یک پاجوش سبز
      نزدیک ریشه ها
      شاخه خمیده می‌شود
      از زخم جان او
      بر نگاه برگ
      اشکی چکیده می‌شود

      بی راهه می رود
      در پیش اقتدار او
      کژ می‌شود مسیر
      خود رای می شود
      مانند خشک ها
      خوار و نحیف و زرد
      در پیش مردمان حقیر
      روزی شکسته می‌شود

      حسین زرتاب-1394/12/2
       
      ۶
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۴۳
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و جالب بود خندانک خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۳۰
      باسلام جناب زرتاب ‌عالی سروده‌اید موفق باشید
      آرمین اسدزاد (الف)
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۰۶
      در تلاوت سوره های ترس
      مانند نعش
      خمیازه می کشد ...

      سلام جناب زرتاب بزرگوار
      عالی قلم زده اید خندانک خندانک خندانک
      قلمتان نویسا خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۱۱
      درود بر استاد زرتاب عزیز
      بسیار عالی و خواندنی بود
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۰۳
      درود برشما زیبا بود ودلنشین مرحبا خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۰۲
      خندانک خندانک
      رودونا کیارنگ  (فاطمه توکلی)
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۱۱
      سلام و درود جناب زرتاب برادر بزرگوارم خندانک
      خود رای می شود مانند خشک ها ... باران نیست و یا باران را پذیرا نیست ؟... افسوس عاقبت باید کنده سوز این کوردنیای دود اندود باشیم ... خندانک خندانک خندانک
      سپیدهایتان عالی ست خندانک خندانک خندانک
      بسیار زیبا به دلم نشست خندانک خندانک خندانک
      ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
      وظیفه هنرها توصیف موارد خاصی از واقعیت نیست بلکه نشان دادن امور مطلق و کلی ای است که در پشت این موارد خاص و جزئی قرار دارند . به عنوان مثال یک نقاشی زنی خاص و فرزندش را به عنوان شمایل حضرت مریم و عیسی مسیح نشان می دهد اما برای اینکه این تصویر به مثابه هنری والا تلقی شود باید نشان دهنده چیزی از جوهر عشق مادری باشد . تابلوهای نقاشی بسیاری از حضرت مریم و کودک وجود دارد اما تنها هنرمندان بزرگ تصویری می آفرینند که به نظر می رسد عامل ملکوتی موجود در عطوفت مادرانه را ترسیم می کنند. به عبارتی آنچه در یک پرده نقاشی عالی مطرح است ایده یا تصوری است که تنها در یک مورد به خصوص (در اینجا عشق مادرانه) تجلی می یابد و این مورد خاص را تعالی می بخشد و از حد صرفا بازنمود آن فراتر می رود. شوپنهاور
      ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
      همیشه باشید و بسرایید
      خندانک خندانک خندانک
      نیره ناصری نسب
      پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۱۷:۰۷
      درود بر جناب زرتاب گرامی

      مرحبا بر قلم زیبایتان و اندیشه بزرگتان

      عالیست و سپاس ها خندانک خندانک خندانک
      آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
      جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۱۴
      خندانک خندانک خندانک اندیشه های بلندتان باقی
      صفیه پاپی
      جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۹
      .................... خندانک خندانک خندانک ....................
      درود بزرگوار خندانک
      زیبااا بود خندانک خندانک خندانک
      .................... خندانک خندانک خندانک ...................
      هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

      پسربچه ای بود که رفتار بدی داشت.پدرش به او کیفی پر از میخ داد و گفت هرگاه رفتار بدی انجام داد،باید میخی را به دیوار فروکند.
      روز اول پسربچه،37 میخ وارد دیوارکرد.در طول هفته های بعد،وقتی یادگرفت بر رفتارش کنترل کند،تعداد میخ هایی که به دیوار میکوبید به تدریج کمتر شد.
      او فهمید که کنترل رفتار، از کوبیدن میخ به دیوار آسانتر است.
      سرانجام روزی رسید که پسر رفتارش را به کلی کنترل کرد. این موضوع را به پدرش گفت و پدر پیشنهاد کرد اکنون هر روزی که رفتارش را کنترل کند، میخی را بیرون بکشد.روزها گذشت و پسرک سرانجام به پدرش گفت که تمام میخ ها را بیرون کشیده.پدر دست پسرش را گرفت و سمت دیوار برد.پدر گفت: تو خوب شده ای اما به این سوراخهای دیوار نگاه کن.دیوار شبیه اولش نیست.وقتی چیزی را با عصبانیت بیان می کنی،آنها سوراخی مثل این ایجاد می کنند. تو میتوانی فردی را چاقو بزنی و آنرا دربیاوری . مهم نیست که چقدر از این کار ،اظهار تاسف کنی.آن جراحت همچنان باقی می ماند.ایجاد یک زخم بیانی(رفتار بد)،به بدی یک زخم و جراحت فیزیکی است...
      فریبا غضنفری  (آرام)
      شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۰۷
      بسیار بسیار لذت بخش بود .... درودها بر شما خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0